نام کتاب : اسرار خاموشان (شرح صحيفه سجاديه) نویسنده : خلجي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 422
حقيقت گواهى دادن
اگر چه اين گواهى، در روز رستاخيز است؛ ليكن تحمّلِ آن، يعنى تلقّى و
دريافت آن- كه از راه حضور در صحنه عمل و ديدن آن است- در دنياست، همچنان كه در
گفتگوى خداوند با عيساى مسيح، بدان اشاره شده است:
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ ءَأَنْتَ قُلْتَ
لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ
مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ
عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ
أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ. مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ
اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَا دُمْتُ
فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ
عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ.[1] و آن گاه
كه [در روز رستاخيز] خداى گويد: «اى عيسى پسر مريم! آيا تو به مردم گفتى كه مرا و
مادرم را سواى خدا به خدايى گيرند؟» مىگويد: «پاك خدايا! مرا نسزد كه آنچه سزاوار
من نيست، بگويم. اگر اين را گفته بودم، تو خود، آن را دانستهاى، تو آنچه را در
نهانِ من است، مىدانى و من آنچه را در ذات توست، نمىدانم، كه تويى داناى نهانها.
من به آنان نگفتم؛ مگر آنچه مرا فرمان دادى كه خداى را كه پروردگار من و پروردگار
شماست بپرستيد، و تا در ميان آنها به سر مىبردم، بر آنان گواه و نگاهبان بودم و
چون مرا از ميان ايشان برگرفتى، تو خود بر آنان نگاهبان بودى و تو بر هر چيزى،
گواهى».
لازم است به نكتههايى چند، درباره شهادت و گواهى بر اعمال اشاره
شود:
1. گواهى دادن بر اعمال در روز رستاخيز، تنها گواهى به شكل ظاهرى
اعمال نيست؛ بلكه بر نهان و ژرفا و چگونگى آنها به لحاظ اطاعت و معصيت، يا سعادت و
شقاوت نيز هست؛ چرا كه قضاوت و داورى بر اساس گواهىِ گواهان، آن هم از سوى خداوندِ
«احْكَم الحاكمين. داورترين همه داوران» است، پس مىسزد كه بر حقيقت و نهان اعمالِ
آدميان