براى او اجابت فرمودى براى من نيز اجابت
فرمايى. و تو را به همان دعايى كه حضرت يوسف خواند مىخوانم، آن هنگام كه ميان او
و خانوادهاش جدايى انداختى و نيز در حالى كه در زندان بود، زيرا او تو را خواند و
بنده تو بود، و من نيز بنده توام و تو را مىخوانم، و او بنده تو بود و از تو
مسألت نمود و من نيز بنده توام و از تو درخواست مىنمايم، كه بر محمّد و آل محمّد
درود فرستى و چنان كه براى او اجابت فرمودى براى من نيز اجابت فرمايى، و بر محمّد
و آل محمّد درود فرست، و براى من چنين و چنان كن.
اينك مىگويم: شايد علّت عدم ذكر دعاى حضرت يوسف 7 اين
بوده كه آن بزرگوار دعاهاى بسيارى در زندان نموده، چنان كه در روايتى آمده كه از
حضرت صادق 7 در باره دعاى حضرت يوسف 7 پرسيده شد. فرمود:
«دعايش بسيار بود، ليكن وقتى زندان براى او سخت شد، به درگاه الهى
سجده نمود و عرض كرد:
«اللّهمّ، إن كانت الذّنوب قد أخلقت وجهى عندك، فلن ترفع لى إليك
صوتا، فأنا أتوجّه إليك بوجه الشّيخ يعقوب.»
- خداوندا، اگر گناهانم مرا در نزد تو بىآبرو نموده، و مانع آن شده
كه صداى من به درگاه تو بالا رود، پس من به واسطه آبروى پيرمرد بزرگوار، حضرت
يعقوب به سوى تو متوجّه مىشوم.
سپس امام صادق 7 گريست و فرمود: درود و رحمت خداوند بر
حضرت يعقوب و يوسف عليهما السّلام. ولى من مىگويم:
«اللّهمّ، باللَّه و برسوله 6»
- خداوندا، با واسطه قرار دادن تو و رسولت، 6
به تو متوجّه مىشوم.
ناگفته نماند كه ديگر دعاى حضرت يوسف 7 در حديث ديگر
افزون بر اين
[1] مصباح المتهجّد، ص 69، و 349( هر دو شبيه به متن
است)