responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق نبوى نویسنده : محدثى، جواد    جلد : 1  صفحه : 85

در دل «احساس عبوديت» ندارند. اما عارفانِ‌واصل به هر جا كه برسند و هر چه مقام و علم و قدرت پيدا كنند، باز هم خود را «عبد» مى‌شناسند. رسول خدا 6 سر حلقه اين گونه عارفان است. مثل بندگان بر زمين مى‌نشست، مثل بندگان بر زمين غذا مى‌خورد و بر زمين مى‌خفت و مى‌دانست كه بنده است.

همين ويژگى سبب شد كه با آنكه شخص اول عالم امكان و رسول برگزيده پروردگار بود بر كسى فخر نمى‌فروخت و تكبر نمى‌ورزيد و تواضع خود را از دست نمى‌داد. حتى يك بار (طبق روايت ابن مسعود) مردى خدمت آن حضرت آمد و هنگام سخن گفتن با پيامبر خود را باخت و به لرزه و لكنت زبان افتاد. پيامبر اكرم 6 او را دلدارى داد و فرمود:

«هَوِّنْ عَلَيكَ فَلَستُ بِمَلِكٍ انَّما انا ابْنُ امرأةٍ كانَتْ تأكُلُ القِدَّ».[1]

آرام باش و آرام گير، من كه پادشاه نيستم! من پسر زنى هستم كه «قِدْ» (غذايى مثل اشكنه) مى‌خورد!

يعنى خود را عادى و معمولى جلوه مى‌داد، تا هيبت او از جاذبه‌اش نكاهد و مردم دراو چهره يك حاكم مقتدر نبينند، بلكه او را پدر امت و پيامبرى فرستاده شده از سوى خداوند


[1] - مكارم الاخلاق، ص 16.

نام کتاب : اخلاق نبوى نویسنده : محدثى، جواد    جلد : 1  صفحه : 85
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست