responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق عبادى نویسنده : مقدس نيا، محمد    جلد : 1  صفحه : 53

ارتباط خشوع و خضوع‌

چنانكه ذكر شد معناى خشوع، تواضعِ هماهنگ قلب و جوارح آدمى در برابر پروردگار است، ليكن پايگاه و سرچشمه خشوع، قلب انسان است و هرگاه قلب در اثر اميد به لطف و رحمت الهى و بيم از قهر و قدرت او منفعل و منقلب شد و در برابر مهابت و عظمت خداوند خاشع گرديد، اين حالت از قلب به جوارح انسان نيز سرايت مى‌كند به‌طورى كه ظاهر و باطن او با هم هماهنگ مى‌شود، به عبارت ديگر، خضوع جوارح، در نتيجه خشوع قلب حاصل مى‌گردد. از اين رو در حديث قدسى آمده است كه خداوند متعال به موسى و هارون 8 چنين وحى فرمود:

«إِنَّما يَتَزَيَّنُ لى‌ أَوْلِيائى‌ بِالذُّلِّ وَالْخُشُوعِ وَالْخَوْفِ الَّذى‌ يَنْبُتُ فى‌ قُلُوبِهِمْ فَيَظْهَرُ عَلى‌ اجْسادِهِمْ»[1]

دوستان من، خود را براى من با كرنش و خشوع و بيمى مى‌آرايند كه در قلبهايشان مى‌رويد و- بازتاب آن- بر پيكرهايشان ظاهر مى‌شود.

به‌همين جهت اگر در جوارحِ كسى نشانه‌هاى خضوع ظاهر شود بدون آن‌كه قلبش خاشع شده باشد، اين امر نشانه تظاهر به خشوع و نوعى نفاق است كه در روايات، از آن به «تخشّع نفاق» تعبير شده است. رسول خدا 6 در اين باره مى‌فرمايد:

«إِيَّاكُمْ وَ تَخَشُّعَ النِّفاقِ وَ هُوَ أَنْ يُرىَ الْجَسَدُ خاشِعاً وَالْقَلْبُ لَيْسَ بِخاشِعٍ»[2]

از تخشّع نفاق بپرهيزيد و آن، عبارت از اين است كه بدن خاشع باشد و قلب خاشع نباشد.

اسوه‌هاى خشوع‌

پيشوايان بزرگوار اسلام، شاخص‌ترين الگوهاى خشوع در عبادت بودند. آن بزرگواران در همه احوال بويژه هنگام نزديك شدن وقت عبادت و نماز آنچنان از خود


[1] - بحارالانوار، ج 13، ص 49

[2] - همان، ج 77، ص 166

نام کتاب : اخلاق عبادى نویسنده : مقدس نيا، محمد    جلد : 1  صفحه : 53
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست