responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق اقتصادى نویسنده : الهام نیا؛ وفا؛ مقدس نیا    جلد : 1  صفحه : 177

ريشه‌هاى حرص وطمع‌

حرص يك نيرويى است كه بر وجود انسان چيره گشته، او را به جمع آورى ثروت وا مى‌دارد چنان كه قرآن كريم مى‌فرمايد:

«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً»[1]

انسان حريص آفريده شده است. هنگامى كه بدى به او رسد، بى تابى مى‌كند و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع استفاده ديگران مى‌شود.

مهمترين ريشه‌هاى حرص دوچيز است:

الف- بى اعتمادى به خدا

انسانى كه فكر مى‌كند بايد هرچه توانايى دارد، براى انباشتن مال صرف كند، واز قدرت خويش بهره ببرد، يقين ندارد كه خداوند روزى رسان واقعى است وبه تعبير حضرت على 7 انسان حريص به خدا اعتماد ويقينى ندارد.

«عَلىَ‌الشَّكِّ وَ قِلَّةِ الثِّقَةِ بَاللَّهِ مَبْنىَ الْحِرْصِ وَ الشُّحِّ»[2]

بناى حرص وبخل بر كم اعتمادى به خدا وشكّ به او نهاده شده است.

مرحوم ملَّا احمد نراقى مى‌نويسد:

«هر آزمندى اعتمادش به مردم زيادتر ازاعتماد به خداست، زيرا اگر اعتماد او به خدا بيشتر بود به غير او طمع نداشت سپس اين داستان را مى‌آورد: درويشى تنگدست به درِ خانه ثروتمندى رفت وگفت: شنيده‌ام مالى در راه خدا نذر كرده‌اى كه به درويشان بدهى، من نيز درويشم، ثروتمند گفت: من نذر نابينايان كرده‌ام تو كه نابينا نيستى، درويش گفت: نابيناى واقعى من هستم كه درگاه خداى كريم را گذاشته به درِ خانه چون تو گدايى آمده‌ام!»[3]


[1] - معارج، آيه 19- 21.

[2] - شرح غررالحكم، ج 4، ص 316.

[3] - معراج السّعادة، ص 308، انتشارات رشيدى، با اندك تغيير.

نام کتاب : اخلاق اقتصادى نویسنده : الهام نیا؛ وفا؛ مقدس نیا    جلد : 1  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست