responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق اسلامى نویسنده : يوسفيان، نعمت الله؛ الهامي نيا، علي اصغر    جلد : 3  صفحه : 145

استاد تمام همّتش را صرف آموختن شاگرد، مى‌كند، او نيز بايد بخوبى آن علم را فرا گرفته و به ديگران بياموزد، تا جهل و نادانى ازميان برود و جامعه اسلامى از مشعل فروزان علم، نور برگيرد.

امام زين العابدين عليه‌السلام در مورد اين حق فرمود:

«بدان كه هر چه استاد به تو مى‌آموزد، بايد پيام برِ او باشى و آن را به نادانان برسانى و بر تو لازم‌است كه‌اين رسالت رابخوبى از طرف‌او به پايان‌رسانى و در ادايش خيانت نورزى ....»[1]

الگوى قرآنى درمورد برخورد شاگرد با استاد

از جمله داستانهايى كه در قرآن كريم آمده، داستان همراهى حضرت موسى (ع) با حضرت خضر (ع) است. حضرت موسى (ع) خود يكى از پيامبران اولوالعزم است، اما وقتى به حضرت خضر (ع) برخورد كرد و دريافت كه وى از علم الهى، بهره‌مند است، به او گفت:

«هَلْ اتَّبِعُكَ عَلى انْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً»[2]

آيا در پى تو باشم، تا از آنچه آموخته‌اى، به من هم، كمالى بياموزى؟

حضرت موسى (ع) با اين سؤال، بهترين روش اخلاقى را در برخورد با استاد ارائه كرده است. علامه طباطبايى قدس سرّه نكات اخلاقى اين داستان را چنين بيان مى‌كند:

از همان آغاز برنامه تا آخر، سخنش حضرت موسى عليه‌السلام سرشار از ادب و تواضع است. براى مثال از همان اوّل، تقاضاى همراهى با او را به صورت امر بيان نكرد، بلكه به صورت استفهام آورده، گفت آيا مى‌توانم در پى تو باشم؟

دوّم اينكه همراهى با او را به مصاحبت و همراهى تعبير نكرد، بلكه آن را به صورت متابعت و پيروى، بيان كرد.


[1] - تحف العقول، مترجم، ص 266

[2] - كهف، آيه 66

نام کتاب : اخلاق اسلامى نویسنده : يوسفيان، نعمت الله؛ الهامي نيا، علي اصغر    جلد : 3  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست