نعمت در موردى است كه نعمت دهنده به آن راضى
نيست. قسم اخير از همه بدتر و عقوبتش ازهمه بيشتر است.
ناسپاسى گاهى با كوچك شمردن و يا عيب گيرى از نعمت خدا تحقق مىيابد،
مانند اينكه خداوند به انسان فرزندى داده است، او بگويد چرا دختر است؟ چرا پسر
است؟ چرا زشت است؟ و ....
عقوبت ناسپاسى و پاداش سپاس
كفران نعمت از گناهان بزرگى است كه عقوبت آن بسرعت دامنگير انسان
مىشود.
عقوبت كفران نعمت از همه گناهان سريعتر به انسان مىرسد.
هرعبادت واطاعتى كه انسان براى خدا انجام دهد، جزئى از شكر و سپاس
نعمتهاى او محسوب مىشود. بلكه توفيق عبادت و اطاعت، خود نعمتى است كه شكرى لازم
دارد. انسان هر قدر در عبادت واطاعت كوشا باشد، نمىتواند كمترين منّتى بر خداوند
داشته باشد، با اين وجود، قرآن كريم مىفرمايد:
هرانسان مؤمنى كه كار نيكى انجام دهد، بدون پاداش نمىماند ....
گويند سبب آزادى لقمان حكيم اين بود كه روزى مولاى او خربزهاى چشيد
و ديد بسيار تلخ است، چنان كه نتوانست آن را بخورد آن را به لقمان بخشيد و لقمان
خربزه را بدو ن ابراز ناراحتىخورد، مولا از او پرسيد: چنين خربزه تلخى را چگونه
خوردى؟