كه فقط بر جنبههاى نفسانى فاعل در انجام
عمل اخلاقى اصرار مىورزند، و برخلاف مكاتب «اصالت عين» كه تنها طبيعت عمل خارجى و
آثار عينى و مادى آن را مبناى خوبى و بدى اخلاقى مىدانند. بهعلاوه شرايطى كه در
اخلاق اسلامى براى انگيزه فاعل كه عنصر معنوى عمل است و همچنين براى عنصر مادى و
كالبد عمل اخلاقى، ضرورى پنداشته مىشود، با آنچه در ديگر مكاتب اخلاقى بيان
مىگردد، تفاوت اساسى دارد.
ب. شرايط مسئوليت اخلاقى
در مبحث پيشين از عناصر و شرايطِ ارزشمندى عمل اخلاقى سخن گفته شد.
ستايش و پاداش و ارزش اخلاقى در مقابل نكوهش و كيفر و مسئوليت اخلاقى قرار مىگيرند.
در واقع «ارزشمندى» و «مسئوليت» دو ركن اساسى داورى در علم اخلاقاند و در فقدان
يكى از آن دو، ديگر نمىتوان از يك نظام اخلاقى سخن گفت. از اين روى جاى دارد كه
پايهها و عناصر اصلى مسئوليت اخلاقى نيز مورد مطالعه قرار گيرد.
مراد از مسئوليت اخلاقى، مسئوليت در برابر پروردگار است و نتيجه آن
مجازات و كيفر اخروى مىباشد؛ اعم از اينكه مسئوليت و كيفر دنيوى هم وجود داشته
باشد يا خير. به بيان ديگر شاخصه مسئوليت اخلاقى، ترتّب عقاب و كيفر اخروى بر عمل
است؛ همچنان كه ارزشمندى اخلاقى، ثواب و پاداش در آخرت را مىآفريند. متكلمان
مسلمان، شرايط مسئوليت در برابر دستورات اخلاقى را به چهار دسته تقسيم مىكنند:
برخى از اين شرايط مربوط به اصل دستور و تكليف اخلاقى است؛ بعضى به فرد دستوردهنده
باز مىگردد؛ پارهاى از آنها در باره موضوعى است كه دستور بدان تعلق مىگيرد و
شمارى ديگر به فرد مسئول مربوط مىشود.[1]
شرايط نيكى و پسنديده بودن دستور و اوامر اخلاقى به عنوان بخش مهم و
اساسى شريعت و همچنين ويژگىها و شرايط دستوردهنده و فردى كه شايسته صدور فرامين
اخلاقى است، از پيشفرضهاى كلامى علم اخلاق است و در مباحث خداشناسى و ضرورت
نبوّت و دين در علم كلام، محل بحث و بررسى است. شرايط عملى كه به آن امر و يا از
انجام آن نهى مىشود، در مبحث پيشين مورد بررسى قرار گرفت. اكنون در باره
[1] - از جمله ر. ك: علامه حلّى: كشف المراد، ص 322؛
شيخ طوسى: الاقتصاد فى ما يتعلق بالاعتقاد، ص 107؛ حمصىرازى، شيخ سديدالدين:
المنقذ من التّقليد، ص 288