حقیقت انسان، حقیقتی است باارزش و
ناشناخته که باید همچون معدن استخراج شود و تفاوت میان انسانها مانند
تفاوت طلا و نقره است که در عین دوگانگی هر یک ارزشی
مخصوص به خوددارند.
همهکس به یک خوی و یک خاست
نیست ده انگشت
با یکدِگر راست نیست[3]
همانا قلبها زنگار میگیرند؛ همانند زنگار
گرفتن آهن؛ پس آنها را با استغفار و تلاوت قرآن جلا دهید.[4]
گاهی دلم به رحم نمیآید، گاهی نمیتوانم
ببخشم و بگذرم، گاهی تنبلم و شاد نیستم، گاهی نمیخواهم
خوب باشم... اینها برای اینکه قلب من زنگزده دیگر صاف
نیست تا صدای دلنشین