نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 510
مللتهم و ملّونى و سمئتهم و سئمونى فابدلنى بهم خيرا منهم و ابدلهم
بى شرّا منّى» خ 25، 67،
خدايا من آنها را خسته كردم، آنها نيز مرا خسته كردند، من آنها را به تنگ آوردم
آنها نيز مرا به تنگ آوردند، خدايا براى من بهتر از آنها را عوض بده و براى آنها
بدتر از من را جايگزين كن. در دفن حضرت فاطمه 3 خطاب به قبر رسول الله
6 فرمود: «و السلام عليكما سلام
موّدع لا قال و لا سئم» خ 20، 320 سلام بر شما، سلام وداع كنندهايكه نه
دشمن دارد و نه دلتنگ شده است.
سبّ
دشنام.
«السبّ
الشتم»
بعضى
دشنام شديد و دردناك گفتهاند
هفت مورد
از اين ماده «نهج» آمده است، در سفارشات جنگى فرموده: «و
لا تجهزوا على جريح و لا تهيجوا النساء باذى و ان شتمن اعراضكم و سببن امرائكم»
نامه 14، 373 آدم زخمى را نكشيد، زنان را ناآرام نمائيد هر چند كه عرض شما را فحش
دهند و اميرانتان را ناسزا گويند. «انّما هو سبّ بسّب»
حكمت 420 كه در «رويد» گذشت «امّا السبّ
فسبّونى» خ 57، 92 در «برء» تشريح شد.
«مسبّة»
شبّ كردن چنانكه در نامه 74، 464 آمده است.
سبب
وسيله،
راغب
گويد: سبب ريسمانى است كه با آن به درخت خرما بالا مىروند
جمع آن
اسباب است.
ابن اثير
در نهاية گويد: سبب ريسمانى است كه با آن آب مىكشند
و به طور
استعاره به هر وسيله سبب گفته شده است، از اين لفظ موارد زيادى در «نهج» آمده است.
در رابطه
با رحلت رسول خدا 6 و غصب خلافت فرموده: «حتى اذا قبض الله رسوله ص رجع القوم على الاعقاب... و وصلوا
غير الرحم و هجروا السبب الذى امروا بمودّته» خ 150، 290، منظور از «السبب»
خود و اهل بيت : است.
سبت
قطع.
بريدن
«سبت
الشىء. قطعه»
در صحاح
سبت را راحت معنى كرده و گويد: سبات به معنى خواب است و اصل آن به معنى راحت
مىباشد،
خواب و
آرامش و راحت، نوعى قطع عمل است و با معناى اولى مىسازد از اين
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 510