نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 416
الاشرار و تستذلّ الاخيار...» حكمت 468 براى مردم زمانى مىآيد كه در آن اشرار
بالا مىروند و نيكان ذليل شمرده مىشوند.
«مذلّة»
ذلت و
خوارى، آنگاه كه شرحبيل شبامى پياده در كنار حضرت راه مىرفت و آن حضرت سوار بود،
فرمود: «ارجع فانّ مشى مثلك مع مثلى فتنة للوالى و
مذلّة للمؤمن» حكمت 322. يعنى برگرد اينطور رفتن (من سواره و تو پياده)
فتنه و تكبّر است براى والى و ذلّت است براى مؤمن.
ذلول
رام.
چنانكه در خ 3، 74 در وصف طلحه فرموده: «يركب الصعب و
يقول هو الذلول» سوار مركب چموش مىشود و مىگويد: آن آرام است: «ذلل» بر
وزن عنق جمع ذلول است يعنى آرامها، در دعاى استسقاء فرموده: «اللهم اسقنا ذلل السحاب دون صعابها» حكمت 472 سيد
رضى فرموده: اين كلام از عجائب فصاحت است كه ابرهاى پر رعد و برق را به شتران چموش
تشبيه كرده و ابرهاى بى رعد و برق را به شتران راهوار و آرام.
ذمر
بر وزن
عقل: ترغيب كردن:
«ذمره
على الامر: حضّه»
چهار
مورد از اين كلمه در «نهج» ديده مىشود، آنگاه كه خبر اهل بصره را شنيد فرمود: «الا و انّ الشيطان قد ذمر حزبه و استجلب جلبه ليعود الجور
الى اوطانه» خ 22، 63، يعنى شيطان حزب خويش را تشويق كرده و از لشكريانش
خواسته حركت كنند، تا ظلم گذشته به محلهايش باز گردد. «ذمر» از باب ضرب يضرب و
تفعيل هر دو نقل شده است در وجه دوم براى تشديد آيد، جلب بر وزن شرف چيزى است كه
از شهرى به شهرى جلب مىشود و نيز در نامه 16، 374 آمده «و
اذمروا انفسكم» يعنى خودتان تشويق كنيد. «ذمار» به فتح اول اسم فعل است به
معنى تشوق به جنگ و به كسر اوّل هر چيزى است كه حفظ و حمايت و دفاع از آن لازم است
مانند ناموس، اهل بيت، وطن و غيره.
در تشويق
ياران به جنگ فرموده: «و رأيتكم فلا تميلوها و لا
تخلّوها و لا تجعلوها الّا بايدى شجعانكم و المانعين الذمار منكم» خ 124،
180 يعنى و پرچمتان را كج نكنيد و
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 416