responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 409

حرف الذال

ذاب

جمع كردن.

«ذأب الشى‌ء ذأبا: جمعه»

متذائب: مضطرب. «ذئب»: گرگ.

علت اين تسميه آنستكه اگر آنرا در طرفى طرد كنى در طرف ديگر حمله مى‌كند، بعضى علت آنرا اضطراب در راه رفتن گفته‌اند از اين ماده پنج مورد در «نهج» يافته است.

درباره لشكريانى كه براى راندن نعمان بن بشير (عامل معاويه) در كوفه آماده شد فرموده: «ثمّ خرج الّى منكم جنيد متذائب ضعيف» خ 39، 82 پس آمد به سوى من و به كمك من لشكر كوچك و مضطرب و ضعيف و غير منظّمى از شما.

در مقام نصيحت به خوارج فرمود: «و الزموا السّواد الأعظم فانّ يد الله مع الجماعة و ايّاكم و الفرقة فانّ الشّاذّ من الناس للشيّطان كما انّ الشاذّ من الغنم للذّئب» خ 127، 148 يعنى ملازم عامّه مردم باشيد چون دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهيزيد كه آدم تنها و كنار شونده از عامّه نصيب شيطان است چنانكه گوسفند تنها مانده نصيب گرگ خواهد بود

جمع ذئب ذئاب است چنانكه در خ 108، 157 ذكر شده است. «ذؤابه» پيشانى. موى پيشانى. عزّ و شرف، بالاى هر شى، گويند. «زيد ذؤابّه قومه» يعنى شريف و متقدم آنهاست اين كلمه فقط يكدفعه در «نهج» آمده آنجا كه در وصف رسول خدا 6 فرموده: «اختاره من شجرة الانبياء و

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 409
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست