نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 401
تحمل
باشد با آن كاركن و كار را تعطيل نكن و اگر قدرت تحمّل نداشتى استراحت كن يا به
طبيب مراجعه نما.
در شكايت
از اصحابش فرموده: «اريد ان ادواى بكم و انتم دائى
كناقش الشوكة بالشكوكة و هو يعلم انّ ضلعها معها اللهم قد ملّت اطباء هذا الداء
الدوىّ و كلّت النزعة باشطان الركّى» خ 121، 177 «نقش الشوكة» خارج كردن
خار از بدن است يعنى: مىخواهم جامعه را با شما مداوا كنم با آنكه درد من شمائيد،
مانند كسيكه خار را با خار ديگر از بدن خارج مىكند و مىداند كه ميل آن خار با
همان خارى است كه در بدن فرو رفته است، خدايا طبيبان اين درد شديد خسته شدند و
آبكشان از كشيدن ريسمانهاى چاهها ناتوان گشتند. كلام امام صلوات الله عليه همه
تشبيهات است، تشبيهات عجيبى.
داود
7 پيامبر بزرگوار خدا، از انبياء بنى اسرائيل است كه نام مباركش سه بار در
«نهج» ياد شده يكى در وقت الگو قرار دادن زندگى او كه فرموده اگر خواستى سومين
الگو قرار دهى داود 7 صاحب مزامير و قارى اهل بهشت را كه بافتههاى برگ
خرما را با دست خود مىبافت و برفقايش مىگفت كدام يك اين را مىفروشيد و از پول
آن قرص جو مىخورد: «و ان شئت ثلثّت بداود 7
صاحب المزامير و قارى اهل الجنّة فلقد كان يعمل سفائف الخوص بيده خ 160،
227. دوم آنجا كه در حكمت 104 فرموده: «يا نوف انّ
داوود 7 قام فى مثل هذه الساعة من الليل و قال: انّها لساعة لا يدعو
فيها عبد الّا استجيب له».
سوم در خ
182، 262 فرموده: اگر كسى مىخواست براى ماندن در دنيا نردبانى پيدا كرده و از آن
بالا رود يا براى دفع مرگ راهى پيدا كند، او حتما سليمان بن داود بود كه جنّ و انس
در تسخير او بودند در عين حال رسول خدا بود و داراى منزلت در نزد خدا ولى چون
ايامش سر رسيد، كمانهاى مرگ با تيرهاى خود او را زدند: «و
لو انّ احدا يجد الى البقاء سلّما او الى دفع الموت سبيلا لكان ذلك سليمان بن داود
7...»
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 401