نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 230
هاهنا لعلما جمّا (و اشار بيده الى صدره) لو اصبت له حملة» حكمت 147 يعنى در اينجا (سينه مباركش) علم
بسيارى هست اى كاش براى آن حامل پيدا مىكردم.
جمّه
به فتح
جيم: چاه پر آب و نيز محلّى از كشتى كه آبهاى ترشّح شده در آن جمع مىشود، جمع آن
جمّات است، آنحضرت در حكمت 45 فرموده: اگر از بيخ بينى مؤمن را با اين شمشير بزنم
كه مرا دشمن دارد، دشمن نخواهد داشت و اگر همه جمع شدههاى دنيا را مقابل منافق
بريزم تا مرا دوست دارد، دوست نخواهد داشت: «و لو صببت
الدنيا بجمّاتها على المنافق على أن يحبّنى ما احبّنى» گوئى جمع شدهها در
ظرفى است و امام آنرا پيش منافق وارونه مىكند تا هر چه دارد بريزد.
اجمام
ترك كردن
انسان و غيره براى استراحت. آنحضرت به مالك اشتر مىنويسد: «... و عليك فى عمارة بلادك و تزيين و لا يتك... بما ذخرت
عندهم من اجمامك لهم» نامه 53، 436، ديارت را آباد كن، ولايت خويش را مزيّن
نما. با آنچه از استراحت دادنت پيش آنها ذخيره كردهاى.
جمّة
به معنى
كثير است. در نامه 28 ص 386.
جنب
(بر وزن
عقل) پهلو. دفع. كنار كردن.
«جنبه
جنبا: دفعه»- «جنب زيدا الشىء: نحّاه عنه»
به عقيده
راغب معانى اجتناب، جانب، تجنّب و جنابت و غيره همه استعاره از معنى اصلى (پهلو)
است. از اين ماده بحدّ وفور در «نهج» آمده است.
چنانكه
فرموده: «فمن اشتاق الى الجنّة سلاعن الشهوات و من
اشفق من النار اجتنب المحرمات» حكمت 31.
تجنيب هم
لازم آمده و هم متعدى، چنانكه فرموده: «حفظ الناسخ
فعمل به و حفظ المنسوخ فجنّب عنه» خ 210، 327 كه «جنّب» لازم و به معنى
كنار شدن است. مجانبه هم در جنب هم قرار گرفتن و هم از هم كنار شدن است. در مقام
نصيحت فرموده: «جانبوا الكذب فانّه مجانب للايمان»
خ 86، 117، از دروغ كنار باشيد كه دروغ از ايمان كنار است. «سبحانك ما اعظم ما نرى من خلقك و ما اصغر كلّ عظيمة فى جنب
قدرتك» خ 10، 158، كه «جنب» به معنى كنار و جانب است.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 230