نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 215
اين
مادّه به طور وفور در «نهج» ديده مىشود.
جزء
تكّه
پاره. بعضى
«الجزء
بالضّم: البعض»
جمع آن
اجزاء است، اجزاء از باب افعال: كفايت كردن بينياز كردن. اين ماده پنج بار در
«نهج» آمده است.
تجزيه
تقسيم و
جزء جزء كردن. در ترغيب به جنگ فرموده: «اجزأ امرؤ
قرنه و آسى اخاه بنفسه» خ 124، 181 هر كس كفايت كرد و كشت خصم خود را و
مواسات كرد برادرش را با جان خود. و در رابطه با توحيد فرموده: «فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثنّاه و من
ثناه فقد جزّاه و من جزّاه فقد جهله» خ 1، 39 هر كس خدا را با صفاتى غير از
ذات، توصيف كند. او را با چيزى قرين كرده و هر كس او را با چيزى قرين كند، او را
دو تا دانسته، هر كس او را دو تا داند او را تجزيه و جزء جزء دانسته و هر كس او را
مركّب بداند نسبت به او نادان است. و در خ 85، 115 درباره حق تعالى آمده: «و لا تناله التجزئة و التبعيض»
جزر
(بر وزن
عقل): ذبح:
«جزر
الجزور جزرا: ذبحها»
و نيز
برگشتن دريا به عقب يعنى جزر مقابل مدّ، از اين ماده سه مورد در «نهج» داريم كه
راجع به ذبح و مذبوحند: آنحضرت نسبت به آينده و اينكه بعدا حسرت او را خواهند كشيد
فرمود: «فعند ذلك تود قريش بالدنيا و ما فيها لو
يروننى مقاما واحدا و لو قدر جزر جزور لاقبل منهم ما اطلب اليوم بعضه فلا يعطونيه»
خ 93، 138 يعنى: آن موقع قريش دوست مىدارد دنيا و ما فيها را بدهد و فقط يكبار
مرا به بينند و لو به قدر وقت سر بريدن ناقهاى، تا قبول كنم از آنها آنچه را كه
امروز بعض آنرا مىخواهم و نمىدهند «جزور» ناقه و گوسفند ذبح شده است يا مطلق شتر
را گويند.
و در خ
192، 285 آمده: «فمن ناج معقور و لحم مجزور» معقور
به معنى مجروح و لحم مجزور گوشتى است كه ذبح شده و پوستش كنده شده است.
جزيره
در «نهج»
فقط يكبار لفظ جزائر (جمع جزيره) آمده است در رابطه با كعبه فرموده: «تهوى اليه ثمار الافئدة من مفاوز قفار سحيقة و مهاوى فجاج
عميقة و جزائر بحار منقطعة» خ 192، 293.
جزع
(بر وزن
عقل) قطع و بريدن (و بر وزن شرف) ناله و بيتابى، بيست مورد
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 215