نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 213
يعنى از
تراشهايكه در چشمم بود چشم پوشى كردم، آب دهان خويش را بر روى استخوان گلوگير سر
كشيدم و از فرو بردن خشم بر چيزى تلختر از «علقم» صبر كردم.
تجرّع:
به زحمت خوردن. بتدريج خوردن، در رابطه با رسول خدا 6 فرموده: «خاض الى رضوان الله كل غمرة و تجرّع فيه كلّ غصّة» خ
194، 307 جرعة همانستكه يك دفعه فرو برده شده باشد، درباره دنيا فرموده: «انّما انتم فى هذه الدنيا غرض تنتضل فيه المنايا، مع كلّ
جرعة شرق و فى كلّ اكلة غصص» خ 145، 202.
جرف
(بر وزن
عنق: كنار رود كه آب برده و تكّه تكّه مىافتد و آن يكبار در «نهج» آمده است: در
مقام موعظه فرموده: «عباد الله لا تركنوا الى جهالتكم
و لا تنقادوا لاهوائكم فان النازل بهذا المنزل نازل بشفا جرف هار» خ 105،
152 يعنى آن كس كه به نادانى تكيه كرده و به هواى نفس اطاعت نموده مانند كسى است
كه در كنار نهر مشرف به سقوط منزل كرده است.
جرم
(بر وزن
عقل): قطع كردن، گناه را از آن «جرم» گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گاهى
بر آن معنى حمل (وادار كردن) اشراب مىشود.
«ايّها الناس لا يجرمنّكم شقاقى و لا يستهوينّكم عصيانى... عند ما
تسمعونه منّى... انّ الذى أنبّئكم به عن النبى الامّى» خ 101، 147، مردم (با من مخالفت نكنيد) مخالفت با
من شما را به خسران نياندازد و نافرمانى با من شما را ساقط نكند، در وقتى كه چيزى
از من مىشنويد، آنچه به شما خبر مىدهم گفته پيامبر ص است.
اجترام
گناه
كردن. كسب كردن. چنانكه در خ 83، 108 آمده است
جريمه
جنايت و
گناه و عقاب، آنحضرت به امام مجتبى صلوات الله عليه مىنويسد: «و اعلم انّ الذى بيده خزائن السموات و الارض... لم يناقشك
بالجريمة و لم يؤيسك من الرحمة» نامه 31، 399، جمع آن جرائم است، چنانكه در
خ 87، 119 و غيره آمده است. متجرّم مدّعى جرم، به آن كسيكه دنيا را مذمت مىكرد
فرمود: «... انت المتجّرم عليها ام هى المتجرّمة عليك»
حكمت 131.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 213