نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 158
پردههاى
دنيائيكه زيبا گشته با زينتش و فريفته است بالذّات خود (يعنى آنگاه كه مهلتت سر
آيد و از دنيا بروى) ايضا خ 193 و 198.
بهر
(بر وزن
عقل) غلبه.
«بهره
بهرا: غلبه»
اين لفظ
با شقوقش جمعا چهار بار در «نهج» آمده است. در وصف حق تعالى فرموده: «فسبحان الذى بهر العقول عن وصف خلق جلّاه للعيون فادركته
محدودا مكوّنا» خ 165، 238، پاك و منزّه است خدائيكه غلبه كرده بر عقول از
اينكه وصف كنند مخلوقى را (طاووس) كه بر چشمها آشكار ساخته و او را محدود و موجود
درك كردهاند، همچنين است در خ 192 و نامه 31 و خطبه 160
ابهر
رگى است
در ستون فقرات
«الابهر:
عرق مستبطن الصلب اذا انقطع لم يبق صاحبه»
به دو رگ
شريان و وريد (سياهرگ و سرخرگ) قلب ابهران گويند، چنانكه در وصف مرگ فرموده: «كذلك حتّى يؤخذ بكظمه فيلقى بالفضاء منقطعا ابهراه هيّنا
على الله فناؤه و على الاخوان القائه» حكمت 367، آنچنان است تا اينكه از
حلقومش گرفته و به فضا انداخته شود در حاليكه هر دو رگش قطع شده (منظور مرگ است) و
فنايش بر خدا و كنار انداختن و دفن كردنش بر برادران آسان باشد.
بهظ
(بر وزن
عقل): ثقل و سختى.
«بهظنى
الامر: اثقلنى»
اين لفظ
همهاش يكبار در «نهج» ديده مىشود آنجا كه به معاويه مىنويسد: «و انّك اذ تحاولنى الامور و تراجعنى السطور، كالمستثقل
النائم تكذبه احلامه و المتحّير القائم يبهظه مقامه لا يدرى اله ما يأتى ام عليه»
نامه 17، 463، تو آنگاه كه كارهائى (نظير ولايت شام) از من ميخواهى و مىطلبى
سطرها و نامهها را، مانند كسى هستى كه به خواب عميقى رفته و خوابهايش به او دروغ
ميگويد: (در خواب خيالاتى مىبيند كه بعد از بيدار شدن سرابى بيش نيست) يا مانند
ايستاده حيرانى كه ايستادن بر او سخت است و نميداند آنچه مىآيد نفع اوست يا ضرر
او
بهم
ابهام،
اشتباه.
«ابهم
الامر: اشتبه»
اين لفظ
به اين معنى سه بار در «نهج» يافته است، چنانكه در وصف حق تعالى فرموده: «ضادّ النور بالظلمة و الوضوح بالبهمة» خ 273186 رجوع
شود به (بلل) و در وصف ملائكه فرموده: «و منهم من
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 158