responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 124

كه خطرى براى ديگران بودند و قرآن از آنان به «يأجوج و مأجوج» تعبير كرده، مى‌گويد: در زمين فسادگرى مى‌كردند.

مردمِ سرزمين‌هاى حاصلخيز و آبادى كه در معرض تهاجم بودند، از كورش (ذوالقرنين) درخواست كردند كه با ساختن سدى، مانع از هجوم اين اقوام شود.

مكان سد ذوالقرنين‌

در گذشته گفتيم كه براساس شواهد، سد در تنگه‌اى كوهستانى در ميان كوه‌هاى قفقاز قرار داشته و گذرگاه اقوام خون‌خوار براى هجوم به مردمان صلح طلب بوده است. اين شكاف ميان دو بخش كوه به نام تنگه داريال شناخته مى‌شود و نزديك شهر تفليس، پايتخت گرجستان است.

از مفهوم تفسير آيات به دست آورديم كه در قرن ششم پيش از ميلاد، ملت‌هاى ابتدايى و بى‌دفاع جنوب كوه‌هاى قفقاز در آذربايجان، گرجستان، ارمنستان و سواحل جنوب درياى مازندران، امنيتى نداشتند؛ مگر آن‌كه سد محكمى ساخته مى‌شد و با بسته شدن رخنه ميان دو دهنه كوه، مانع از عبور قبايل مغول مى‌شدند و تنها راه گذر آنان را مى‌بستند. گويا عرض ديواره اين كوه گسترده بوده و دو طرفش به درياى خزر در مشرق و درياى سياه در مغرب منتهى مى‌شده است، از اين رو اقوام اين سوى كوه از ذوالقرنين تقاضاى ساخت سدى كردند تا براى هميشه، هجوم آنان را متوقف كند.

به طور طبيعى ساخت چنين سدى، امكاناتى گسترده و پيش‌رفته لازم داشت.

كورش اين امكانات را در اختيار داشت و با كاربرد آن، اين طرح عظيم را- كه معجزه‌اى بزرگ در تاريخ علم و صنعت و مهندسى بشر به شمار مى‌آيد- به پايان رساند. بنابراين پيش از سخن درباره اين كه آيا سد ذوالقرنين همان سد كورش است‌

نام کتاب : قصه در قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست