نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 53
(1)
امّ
احراد:
يكى
از چاههاى قبايل قريش در مكه، در روزگار پيش از اسلام بوده و امروزه جاى آن معلوم
نيست.
(2)
امج:
(به
فتح اول و دوم)، قريهاى است نزديك مكّه كه بعد از خليص به طرف مكه قرار دارد. بر
خلاف آنچه برخى نقل كردهاند، امج از اعراض مدينه نيست.
اين
قريه جزو آباديهايى است كه در مسير راه هجرت پيامبر قرار داشته.
(3)
امرّ:
(به
فتح اول و دوم)، يا «ذو امر» جايى است كه يكى از غزوات پيامبر خدا صلّى اللّه عليه
و آله در آن صورت گرفت. از ناحيه نخيل در نجد از سرزمين غطفان است.
امر
در لغت به معناى سنگى است كه براى علامت و نشانه راهيابى نصب مىشود.- «نخيل».
بكرى
آن را با تشديد «راء» ضبط كرده و گفته است: بر وزن «افعل» است از ماده مراره. با
اين نام واديى است كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله آن را به عولجة بن حرمله
واگذار كرده اما اين وادى در سرزمين جهينه از نواحى ينبع قرار داشته است.
اين
بيت نشان مىدهد كه كاظمه مذكور در اشعار شاعرانى كه مدح پيامبر گفتهاند، در
مدينه يا حجاز بوده است؛ زيرا در كنار آن از «اضم» نام برده شده كه يكى از
وادىهاى حجاز است و از به هم پيوستن سيلاب وادىهاى مدينه به وجود مىآيد.
(5)
امّ
العرب:
در
حديث آمده است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: چون مصر را فتح كرديد،
درباره اهل ذمّه خدا را در نظر گيريد ... زيرا آنان با ما خويشاوندى نسبى و سببى
دارند. خويشاوندى نسبى از آن رو كه مادر اسماعيل عليه السّلام از آنان است. و سببى
از آن رو كه ماريه قبطيه از ايشان مىباشد. گفتهاند: هاجر، مادر اسماعيل عليه
السّلام، از روستايى در مقابل خرما
______________________________
(1). شفاء الغرام، ج 1، ص 76
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 53