نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 159
(1)
«د»
(2)
دار:
(خانه)،
نام ديگر مدينة النبى است و مقصود از «دار» در عبارت «يوم الدار» خانه عثمان بن
عفان است.
[همچنين
دار، يكى از نامهاى مدينه منوّره مىباشد و در قرآن آمده است: وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ ...؛[1] «آنانى كه در مدينه مسكن
گزيدند.» و به آن دار الهجره نيز گفته مىشود.[2]]
دار
ابو ايّوب انصارى:
-
«خانه ابى ايوب انصارى» كه شرح آن گذشت.
(3)
دار
الأرقم:
(خانه
أرقم)، در مكه، نزديك صفا بود. در آغاز بعثت، مسلمانان مخفيانه در اين خانه نماز
مىخواندند.
(4)
دار
القضاء:
خانه
عمر بن خطاب در مدينه بود كه بعد از مرگش براى پرداخت بدهكاريش فروخته شد. بعضى
گفتهاند:
دار
الاماره مدينه بوده و آن را خانه مروان بن حكم مىناميدند و بعدها خانه فرماندار
مدينه شد.
[دار
القوارير:
خانهاى
بوده كه حمّاد بربرى آن را براى زبيده همسر هارون الرشيد، اندكى پيش از خلافت او
ساخته و از آنجا كه به وسيله آيينه كارى تزيين شده بود، به آن «دار القوارير»
مىگفتهاند. دار القوارير در كنار مسجد الحرام، در طرف مسعى قرار داشته و يكى از
دو در آن روبروى «مسعى» گشوده مىشده است.[3]]
______________________________
(1). حشر: 9.
(2).
مجمع البيان، ج 5، ص 26؛ لسان العرب، ج 4، ص 299، ماده «دور».
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 159