responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    جلد : 1  صفحه : 116

سخت گرسنگى روبه‌رو شدى و گوسفندى يا حيوان حلال گوشت ديگرى متعلق به برادر مسلمانت ديدى كه آلت ذبح و وسيله پخت‌وپز هم بر خود حمل مى‌كند، به آن تعرض نكن (به نقل از لسان العرب)]

(1)

جناب:

(به كسر جيم)، ياقوت مى‌نويسد:

جايى است در ناحيه خيبر و سلاح و وادى القرى و به قولى: ميان مدينه و فيد.

به گفته بلاذرى در انساب الاشراف، سريه بشير بن سعد در طرف‌هاى همين جناب به وقوع پيوسته است.

(2)

جند:

(به فتح جيم و نون)، يكى از مخاليف‌[1] يمن در عهد پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله بوده كه معاذ بن جبل از جانب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به كارگزارى آنجا تعيين شد.

(3)

جنفاء:

(به فتح اول و دوم و در روايتى به ضمّ جيم)، در داستان ملاقات نمايندگان بنى فزاره با پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در خيبر، از اين مكان نام برده شده است. در آنجا آمده كه حضرت به آنها فرمود: وعده ما در جنفاء. جنفاء جايى بوده در حاشيه خيبر و هنوز هم در الضّغن، واقع در نشيب حرّه خيبر و شرق فدك، معروف است.

(4)

جنينه:

مصغّر «جنّه»، نام جاهاى چندى است؛ از جمله: جنينه نزديك وادى القرى. روايت شده كه ابو عبيده از مدينه حركت كرد تا آنكه به وادى القرى رسيد و سپس از اقرع و جنينه و تبوك و سروع گذشت و آنگاه وارد شام شد.

(5)

جوّ:

نام جايى است كه در قصيده كعب بن زهير، در مدح پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله، از آن ياد شده است.

(6)

جواثى:

(به ضمّ جيم)، شهرى است در بحرين از عبد القيس- «بحرين». در حديث آمده است: نخستين نماز جمعه‌اى كه بعد از نماز جمعه مسجد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در اسلام برگزار شد، در جواثى، در بحرين بود.

(7)

جوّانيّه:

(به فتح جيم و تشديد واو و كسر نون و تشديد ياء)، گفته‌اند: سرزمينى است از توابع مدينه در سمت فرع.

نووى مى‌نويسد: جايى است نزديك احد در سمت شام (شمال)

______________________________
(1). مخاليف: جمع «مخلاف» است به معناى كوره و رستاق. اين اصطلاح در يمن، براى روستاها و دهكده‌ها به كار مى‌رفته است- م.


[1] . مخاليف: جمع« مخلاف» است به معناى كوره و رستاق. اين اصطلاح در يمن، براى روستاها و دهكده‌ها به كار مى‌رفته است- م.

نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    جلد : 1  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست