responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 178

آنگاه در حالى كه شمشيرش به زير آويخته شده بود قدم زنان به سوى [دشمن‌] رفت.[1] ربيع بن تميم [همدانى‌] گفت: وقتى ديدم [عابس‌] در حال آمدن است او را شناختم گفتم: اى مردم! اين شير سياه است، اين پسر أبى شبيب است، كسى از شما تنها با او مبارزه نكند! [عابس‌] پيوسته فرياد مى‌زد؟! آيا كسى نيست تا با هم، تن به تن بجنگيم؟! عمر بن سعد گفت: او را با سنگ باران به زانو درآوريد! از اين رو از هر سو به سويش سنگ پرتاب كردند! [عابس‌] وقتى اين صحنه را ديد، زره و كلاه‌خودش را انداخت [و تنها با پيراهن‌] به طرف مردم [كوفه‌] حمله برد، [راوى گويد] و الله ديدم بيش از دويست تن از [دشمنان‌] را به عقب مى‌راند.

سپس آنها از هر طرف سراغ او آمدند و عابس كشته شد.[2] [رحمت خدا بر او باد.]

شهادت يزيد بن زياد أبى شعثاء كندى‌

(1) يزيد بن زياد بن مهاصر- يا ابو شعثاء كندى- از كسانى بود كه همراه عمر بن سعد به جنگ با حسين [عليه السّلام‌] آمده بود، ولى وقتى [عبيد الله بن زياد و اطرافيانش‌] پيشنهادهاى حسين [عليه السّلام‌] [را براى جلوگيرى از جنگ‌] نپذيرفتند به [حسين عليه السّلام‌] پيوست و در كنار او به نبرد پرداخت، رجزى كه او آن روز مى‌خواند [اين بود:] من يزيدم، پدرم مهاصر است، از شيرى كه در بيشه خفته است دليرترم، [يعنى از فرط نيرومندى به اطرافم بى‌اعتنايم.] پروردگارا من ياور حسينم، عمر بن سعد را ترك گفته به سوى حسين هجرت نموده‌ام! او تيرانداز بود. از اين رو پيش روى حسين [عليه السّلام‌] روى زانوهايش نشست و يكصد عدد تير پرتاب كرد، كه تنها پنج عدد از آنها سقوط كرد، هر تيرى كه مى‌افكند مى‌گفت: من پسر بهدلة،


[1] تاريخ طبرى، 5/ 443 و 444، ادامه خبر محمد بن قيس و شيخ مفيد تنها سلام دادن شوذب به امام عليه السّلام و شهادتش را با اندكى تفاوت دو عبارات ذكر كرده است، رك، ارشاد، 2/ 105.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 444، به نقل از أبى مخنف از نمير بن وعله از مردى از بنى عبد به نام ربيع بن تميم كه خود شاهد وقايع روز عاشورا بوده است.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست