responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 169

افرادى را فرستاد تا خيمه‌ها را از راست و چپ به هم بريزند تا بتواند آنان را محاصره كنند.

در اين هنگام سه يا چهار تن از ياران حسين [عليه السّلام‌] بين خيمه‌ها رفتند و به كسى كه چادرها را به هم مى‌ريخت حمله كرده با تير او را زدند و به قتل رساندند و پاى مركبش را نيز قطع كردند. در اين وضعيت بود كه عمر بن سعد دستور داد خيمه‌ها را آتش بزنيد! حسين [عليه السّلام‌] به يارانش فرمود: رهايشان كنيد بگذاريد خيمه‌ها را آتش بزنند، اگر آنها را بسوزانند نخواهند توانست از آن بگذرند و به شما تعرّض كنند.

اين طور هم شد و آنان نتوانستند جز از [همان‌] يك طرف با [سپاه امام عليه السّلام‌] بجنگند.[1]

يورش شمر براى آتش زدن خيمه‌ها

(1) در بين حمله كنندگان [يك بار هم‌] شمر بن ذى الجوشن دست به حمله برد، او با نيزه‌اش به خيمه حسين [عليه السّلام‌] ضربه‌اى زد و فرياد كشيد: برايم آتش بياوريد تا اين خيمه را بر اهلش آتش بزنم! زنان فرياد كشيدند و از خيمه خارج شدند! [حسين عليه السّلام با ديدن اين صحنه‌] فرياد كشيد: آى پسر ذى الجوشن! تو آتش مى‌خواهى تا خانه‌ام را بر خاندانم به آتش بكشانى؟! خدا تو را با آتش بسوزاند![2] حميد بن مسلم [أزدى‌] مى‌گويد به شمر گفتم: سبحان الله! اين كار به صلاح تو نيست مگر مى‌خواهى گناه خودت را دو برابر بكنى، هم با عذاب الهى [آتش‌] آنها را عذاب نمايى و هم بچه‌ها و زنها را به قتل برسانى! و الله أميرت همين كه مردها را


[1] تاريخ طبرى، 5/ 437 و 438، به نقل از أبى مخنف از نمير بن و علة از أيّوب بن مشرح خيوانىّ و شيخ مفيد تنها رجزى را كه حرّ خوانده بود نقل كرده است، رك: ارشاد، 2/ 104.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 438، ادامه خبر أيّوب بن مشرح.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست