responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 102

ثعلبيّه‌[1] [خبر شهادت مسلم و هانى- اتمام حجت امام عليه السّلام با ياران‌]

(1) [حسين عليه السّلام‌] شب را در ثعلبيّه منزل كرد، وقتى فرود آمد نزدش رفته، بر او سلام كرديم، جواب سلاممان را داد.

گفتيم: رحمت خدا بر شما باد، پيش ما خبريست كه اگر خواستى علنى و اگر نخواستى مخفيانه بگوئيم. [حضرت‌] نگاهى به همراهانش انداخت و فرمود: نزد اينها سرّى وجود ندارد، [اينها محرم اسرارند.] گفتيم: آيا آن سوارى را كه غروب ديروز روبرويتان مى‌آمد ديده‌اى؟

فرمود: بله، خواستم از او سؤالى بكنم.

گفتيم: ما جزئيات خبرش را براى شما گرفتيم و شما را از پرسش از او بى‌نياز نموده‌ايم. او شخصى أسدى از [قبيله‌] ما و [فردى‌] با تدبير و با صداقت و فاضل و عاقل بود، مى‌گفت: [هنوز] از كوفه بيرون نيامده بود كه مسلم بن عقيل و هانى بن عروة كشته شدند! حتّى [مى‌گفت‌] ديده بود ريسمان بر پايشان كرده در بازار مى‌كشيدند.

[حضرت با شنيدن اين خبر] فرمود: «إنّا للّه و إنّا إليه راجعون»! رحمت خدا بر آن دو باد، چند بار اين جمله را تكرار كرد.

گفتيم: شما را بخدا به خاطر جان خودتان و اهل بيت‌تان از همين جا برگرديد، در كوفه يار و پيروى برايتان وجود ندارد، [نه تنها ياورى وجود ندارد] بلكه مى‌ترسيم كوفه دشمن شما شده باشد. [سخن كه به اينجا رسيد] پسران عقيل بن أبى طالب [برادران مسلم بن عقيل‌] برآشفتند[2] و گفتند: نه و الله تا انتقاممان را


[1] ثعلبيّه: براى كسى كه از كوفه به سوى مكه مى‌رود ثعلبيّه بعد از شقوق و قبل از خزيميّه واقع مى‌شود، رك:

معجم البلدان 2/ 78.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 397، ادامه خبر عدىّ بن حرمله و ارشاد شيخ مفيد، 2/ 74 و 75، با كمى تغيير.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست