responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 752

و زود باشد كه آرزو كنى كه اى كاش با مسلمانى دشمنى نمى‌كردى و براى داورى رشوتى نمى‌ستاندى.

سفارشهايى كه على به وسيله شريح به عمرو كرد

شريح گفت: من اين سفارشها را به عمرو رساندم، چهره‌اش در هم رفت و گفت: من كى از على مشورتى پذيرفته يا سر به فرمانش سپرده و از رأى او پيروى كرده‌ام؟. گفتم: اى ابن نابغه چه چيزت از آن باز مى‌دارد كه مشورت مولاى خود و سرور مسلمانان را پس از پيامبرشان صلّى اللّه عليه بپذيرى؟ در حالى كه كسانى كه از تو بسى بهتر بوده‌اند: ابو بكر و عمر، از وى مشورت مى‌خواستند و به رأيش عمل مى‌كردند؟ گفت: چون منى را نشايد كه با چون تويى سخن گويد[1] گفتم: به كدام پدر و مادرت! مى‌بالى و از سخن گفتن با من سر مى‌تابى؟ به پدر بى‌نژاد و دنباله‌رو و فرومايه‌ات‌[2] يا به مادرت نابغه‌[3]؟!.

وى از جاى خود برخاست.

قصيده معاويه براى عمرو

تنى چند از مردان قريش نزد معاويه آمدند و گفتند:

عمرو از اين رو داورى را به عقب مى‌اندازد و در آن تأخير و تعلّل مى‌كند كه خود سوداى حكومت در سر دارد. پس معاويه اين شعر را به او نوشت:

نفى النّوم ما لا تبتغيه الأضالع‌[4]

و كلّ امرئ يوما الى الصّدق راجع ...

آن را كه توان و دنده‌هاى سخت نباشد خواب آرام نباشد، هر مردى روزى‌


[1] متن« ان مثلى لا يكلّم مثلك» و در اصل‌[ لا يكلم الا مثلك‌] كه كلمه« الا» زيادت و خطاست.

[2] متن از روى شنهج و طبرى« الوشيط- به معنى فرومايه و تابع و هم پيمان»( حليف- فرزند خوانده)، كسى كه خود را به قبيله‌اى وابسته است و در آن قوم اصالتى ندارد. در اصل به تحريف‌[ الوسيط].

[3] براى آگاهى از شرح حال نابغه، مادر عمرو بن عاص- پا برگ ص 702.- م.

[4] مراد گوينده از« ضالع» پر طاقت و قوى، از« الضّلاعة» به معنى قوت و سختى دنده‌هاست. اين مشتقّ، بدين صيغه در لغتنامه‌ها نيامده ولى« ضليع»( بر وزن فعيل و اضلع كه جمع آن ضلع است بدين معنى.- م.) آمده است.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 752
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست