را كه (او مىخواهد و) دستورت مىدهد بنويس، بىگمان تو را
نيز چنين وضعى پيش آيد و چنين گذشتى خواهى كرد و مظلوم واقع خواهى شد.» نصر، از
عمر بن سعد كه گفت: ابو اسحق شيبانى به من گفت:
من آن پيماننامه صلح را
كه بر كاغذى زرد نگاشته شده و دو مهر، يكى بر بالا و ديگرى بر پايين آن زده شده
بود، نزد سعيد بن ابى برده ديدم و خواندم.
در مهر على «محمّد رسول
اللّه» و در مهر معاويه نيز «محمّد رسول اللّه» نقش بسته بود.
هنگامى كه على مىخواست
آن پيماننامه را ميان خود و معاويه و شاميان بنگارد به او گفتند: آيا اقرار
مىكنى كه آنان مؤمن و مسلمانند؟ على گفت: من به اينكه معاويه و يارانش مؤمن و
مسلمانند اقرار نمىكنم ولى معاويه هر چه بخواهد مىنويسد و به آنچه خود و يارانش
بخواهند اقرار مىكند و خود و يارانش را به هر نام كه خواهد مىنامد. پس نوشتند:
صورتى ديگر از سند
پيماننامه داورى
«بسم اللّه الرّحمن
الرّحيم. اين (پيمان) به خواست علىّ ابن ابى طالب و معاوية بن ابى سفيان فراهم
آمد. علىّ ابن ابى طالب بر مردم عراق و مؤمنان و مسلمانانى كه همراه و پيرو اويند
حكمرواست، و معاوية بن ابى سفيان فرمانرواى مردم شام و مؤمنان و مسلمانانى است كه
پيروان و همراهان اويند.
- ما سر تعظيم به فرمان
خدا و كتاب او فرود مىآريم و بدان گردن مىنهيم كه هيچ چيزى جز آن ميانه ما را
گرد نياورد، و بر اين اتّفاق داريم كه تمامى كتاب خدا از آغاز تا پايانش ميانه ما
و شما[1] باشد، آنچه
را قرآن زنده كرده است زنده مىداريم و آنچه را قرآن ميرانده است
[1] در متن چنين است« و انّ كتاب اللّه بيننا و
بينكم من فاتحته الى خاتمته». ظاهرا اين ضمير جمع مخاطب، متوجه تمامى مسلمانان اعم
از حاضر و غايب و نيز خطاب هر يك از طرفين به طرف ديگر است.- م.