responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 64

اشتباه است ترك گوى و آتش را براى سرمازده لرزان‌[1] (كه مشتاق آن است) برافروز، اين ملاحظه را كه مصر از آن على است يا از آن ما[2] (رها كن) چه آن كه امروز ناتوان‌[3] است سرانجام بر آن دست مى‌يابد.

بخشيدن مصر از سوى معاويه به عمرو

چون معاويه سخنان عتبه را بشنيد به دنبال عمرو فرستاد و حكومت مصر را به او بخشيد.

راوى گويد:

عمرو بدو گفت: «آيا خداوند مرا بر تو بدين امر گواه باشد؟» معاويه گفت:

آرى، خدايت بر من بدين گواه باشد كه اگر خداوند كوفه را براى ما گشود (مصر از آن تو باشد)، عمرو گفت:

«وَ اللَّهُ عَلى‌ ما نَقُولُ وَكِيلٌ- و خدا بر آنچه مى‌گوئيم وكيل است»[4] راوى گويد:

عمرو از نزد معاويه بيرون آمد و پسرانش بدو گفتند: چه كردى؟ گفت:

مصر را طعمه من كرد. گفتند: مصر را در برابر تمامى كشور عرب چه بهايى باشد؟ گفت: اگر مصر شكمهاى شما را سير نمى‌كند، خدا هرگز سيريتان ندهد.

راوى گويد:

(معاويه) مصر را بدو بخشيد و بر اين تفويض نامه‌اى نگاشت و در نامه خود آورد: «بر اين اساس كه شرط، ناقض فرمانبردارى نباشد» و عمرو نوشت: «بر اين اساس كه فرمانبردارى، ناقض شرط نباشد»[5] و هر يك با ديگرى نيرنگ‌


[1] متن« يكز» و در اصل به تحريف‌[ يكن‌]

[2] متن از روى شنهج« لنا» و در اصل‌[ لا].

[3] متن« من عجز» و در اصل‌[ من عجن‌]

[4] يوسف، 66.

[5] متن به تصحيح قياس« على الّا تنقض طاعة شرطا بر اين اساس كه طاعت شرط را نشكند» و در اصل‌[ و لا ينقض طاعة شرطا] كه نادرست است.-: الكامل، مبرّد 184، لايپزيك.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 64
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست