responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 35

و سرزنشى نمى‌كنيم.

ما واليان و كارگزاران او بر سرزمينهاى او هستيم، در برابر مهاجم پايدارى كنيم و در نگهبانى از مردم مى‌كوشيم.

بگاه بر خورد، در جام مرگ شرنگ هلاكت را به دشمنان مى‌چشانيم و سيرابشان مى‌كنيم‌[1].

آنان را به ضرب شمشير و نيزه‌هاى خود در هم مى‌كوبيم چنان كه رسم گناه از عالم برافتد[2].

ما بر دين خويش و دين پيامبر روشنگر تيرگيها، با يقين و دلى استوار، پى سپاريم.

پيامبرى كه امين خداوند و برهان او و مظهر عدل بر مردمان و مايه توسل آدميان است.

پيامبر خداى دادار، و پس از او جانشينش در ميان ما كه استوار و تأييد شده است.

قصدم على، وصى پيامبر است كه ما از او در برابر گمراهى امتها، پشتيبانى مى‌كنيم، او برترى و پيشى و كرامتهاى بسيار است، و خاندان نبوت هرگز از ميان نمى‌رود[3].

شعرى در ستايش جرير

و مردى چنين سرود[4]:

لعمر أبيك و الانباء تنمى‌

لقد جلّى بخطبته جرير ...

به جان پدرت سوگند، اخبار نيكو مى‌رسد كه «جرير» به ايراد خطبه خود جلوه نمود.

سخنانى سرود كه مردانى را از دو قبيله كه شأن خود را والا مى‌شمردند خوش نيامد.

على پيش از ديگر افراد امتش به هدايت تو آغاز كرد (و نخستين نامه را به تو


[1] در شنهج، يعنى شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، 3: 73- 72 چاپ دار احياء الكتب، حلبى، پس از اين بيت آمده:\sُ فصلى الإله على احمد\z رسول المليك تمام النّعم‌\z\E پس درود فرستد خداوند بر احمد فرستاده دادارى كه نعمتش كامل است.- م.

[2] شنهج، فاقد بيتهاى پنجم و ششم و هفتم است.- م.

[3] چنان كه گذشت در شنهج بعد از اين بيت آمده:[ قال نصر: فسرّ الناس بخطبة جرير و شعره مردم از خطبه و شعر جرير شادمان شدند.]

[4] در شنهج‌[ ابن الازور قسرى در حق جرير اين مديحه را سرود:]

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 35
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست