responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 270

چنان نكنم كه من پسر حرب‌[1] هستم و (آواى) مشك پوسيده خشكيده بى‌تابم نكند[2]. به خدا سوگند كه تو خود از كسانى هستى كه على را به حمله بر پسر عفّان واداشتى و خود از قاتلان اويى و من به طور قطع اميدوارم خود از كسانى باشى كه خداوند آنان را (در اين جنگ) مى‌كشد[3]. اى عدىّ، از من بعيد است، من بازوى توانا را به كار برده‌ام‌[4]. (و با خشونت بهتر به مراد خود مى‌رسم.)

سخن شبث بن ربعىّ و زياد بن خصفة

شبث بن ربعى و زياد بن خصفه- كه هر دو يك سخن داشتند[5]- گفتند: ما براى آن نزدت آمده‌ايم تا درباره امرى كه صلح را ميان ما و تو برقرار مى‌كند سخن گوييم، و تو به آوردن ضرب المثل براى ما پرداخته‌اى، گفتار و كردارى را كه سودى ندارد به كنارى نه و پاسخى به ما ده كه ما و تو را سودمند افتد و فايده‌اش همه ما را در بر گيرد[6].

سخن يزيد بن قيس‌

سپس يزيد بن قيس ارحبى به سخن در آمد و گفت:

ما نزدت نيامده‌ايم جز براى آنكه آنچه را رسالت‌


[1]« حرب» نام پدر ابو سفيان و نياى معاويه و نيز به معناى« جنگ» است. در اينجا معاويه علاوه بر آنكه به نسبت خود، معاوية بن صخر بن حرب بن اميه، اشاره مى‌كند تعريضى دارد و مى‌خواهد بگويد من زاده جنگ و اهل نبردم.- م.

[2] متن« ما يقعقع لى بالشّنان با صداى خشاخش مشك كهنه خشكيده‌اى مرا به تكاپو و اضطراب نيفكنند» و اين مثل است، چون خواهند شتر را به شتاب افكنند مشك خشكيده‌اى را برابرش بجنبانند و به صدا در آرند و او را برانگيزند- الميدانى( 2: 191).

[3] متن« ممن يقتله اللّه» و در طبرى‌[ فمن تقيل اللّه عزّ و جلّ به‌].

[4] متن از روى طبرى( 6: 3)« قد حلبت بالسّاعد الاشدّ با دست سخت‌تر و خشن‌تر شير دوشيدم» و اين ضرب المثل است براى آن كه چون كارى به رفق و نرمى پيش نرود، درشتى و خشونت به كار برند. در اصل به خطا[ قد جئت‌] و در شنهج، اين عبارت نيامده است.

[5] متن« ... كلاما واحدا» و در طبرى‌[ ... جوابا واحدا يك پاسخ‌].

[6] متن از روى شنهج و طبرى« يعمّنا» و در اصل‌[ يصيبنا] آمده و بالاى آن نوشته‌[ خ:

يعمنا].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 270
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست