responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني نویسنده : آژير، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 417

شما فرشتگان با شما در كار خير برادر و همكارند. هر گاه به سختى گرفتار آمديد به پيشگاه الهى دعا كنيد و هر گاه به غفلت مبتلا شديد بكوشيد. شما بهترين خلق هستيد.

خانه‌هاى شما براى شما بهشت است و گورهاى شما براى شما بهشت، براى بهشت آفريده شده‌ايد و نعمت شايسته شما در بهشت است و به سوى بهشت است فرجام كار شما كه بدان خواهيد رسيد.

حكايت زن حبشى و مرد مزاحم‌

[557] فضيل از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هنگامى كه از حبشه برگشته به جعفر فرمود: شگفت‌ترين چيزى كه در حبشه ديدى چه بود؟ او در پاسخ گفت:

زنى حبشى را ديدم كه عبور كرد در حالى كه زنبيلى بر سر داشت و مردى گذشت كه براى او مزاحمت ايجاد كرد و به آن زن خورد و آن زن را به زمين انداخت و زنبيل از سر زن به زمين افتاد، و آن زن برخاست و نشست و گفت: اى مرد! واى بر تو از جزا دهنده روز جزا هنگامى كه بر كرسى نشيند و حق ظالم را از مظلوم ستاند، و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در شگفت شد.

داستان ولادت و تربيت حضرت ابراهيم عليه السّلام‌

[558] ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود: آزر پدر ابراهيم عليه السّلام ستاره‌شناس نمرود بود و هيچ كارى جز براى او و به دستور او نمى‌كرد. شبى در ستاره‌ها نگريست و به نمرود گفت: هر آينه من چيز شگفتى مى‌بينم. نمرود گفت: چه مى‌بينى؟ آزر گفت: كودكى در سرزمين ما ديده به جهان خواهد گشود كه نابودى ما به دست اوست و پس از مدّت كوتاهى مادرش بدو آبستن شود. امام عليه السّلام فرمود: نمرود از اين گزارش در شگفت شد و گفت: آيا تاكنون زنان بدو آبستن شده‌اند؟ آزر گفت: نه. امام فرمود: نمرود زنان را از مردان جدا كرد و هيچ زنى را نگذاشت جز اينكه او را در شهرى جاى داد كه بدو دسترس نبود، و آزر خود با زنش درآميخت و زن آبستن ابراهيم شد. آزر پنداشت كه اين‌

نام کتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني نویسنده : آژير، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 417
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست