responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني نویسنده : آژير، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 348

گفت: من گواهى دادم، و او مرا به خانه‌اى مى‌برد كه على عليه السّلام در آن بود، من سلام كردم و نشستم. على عليه السّلام گفت: نيازت چيست؟ گفتم: مى‌خواهم پيامبرى را كه در ميان شما برانگيخته شده ببينم. گفت: با او چكار دارى؟ گفتم: مى‌خواهم به او ايمان آورم و تصديقش كنم و فرمانى به من ندهد مگر آنكه فرمانش برم. گفت: گواهى مى‌دهى كه خدايى جز اللَّه نيست و محمّد فرستاده خداست؟ گفتم: گواهى مى‌دهم كه خدايى جز اللَّه نيست و محمّد فرستاده خداست. پس او مرا به خانه‌اى برد كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در آن بود، من سلام كردم و نشستم. پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: نيازت چيست؟ عرض كردم:

مى‌خواهم پيامبرى را كه در ميان شما برانگيخته شده ببينم. فرمود: با او چكار دارى؟

عرض كردم: مى‌خواهم به او ايمان آورم و تصديقش كنم و مرا به چيزى فرمان ندهد مگر آنكه فرمانش برم. پس فرمود: گواهى مى‌دهى كه خدايى جز اللَّه نيست و محمّد فرستاده خداست؟ من گفتم: گواهى مى‌دهم كه خدايى جز اللَّه نيست و محمّد فرستاده خداست.

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: اى ابا ذر! به شهرت برو كه پسر عمويت درگذشته و وارثى جز تو ندارد. پس دارايى او را برگير و نزد خانواده‌ات بمان تا كار ما آشكار گردد. امام صادق عليه السّلام مى‌فرمايد: ابو ذر بازگشت و مال پسر عموى خويش را برگرفت و نزد خانواده‌اش برد تا وقتى كه كار پيامبر آشكار گشت.

امام صادق عليه السّلام فرمود: اين بود سرگذشت ابو ذر و اسلام او رضى اللَّه عنه، و اما داستان سلمان را كه شنيده‌اى؟ آن مرد گفت: فدايت گردم داستان سلمان را هم برايم بگو. فرمود: آن را كه شنيده‌اى و به سبب بى‌ادبى او برايش بيان نفرمود.

رفتار پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم با اسير جنگى‌

[458] زراره از امام باقر عليه السّلام روايت مى‌كند كه فرمود: ثمامة بن اثال را سواران پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به اسيرى گرفتند و پيش از آن پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم دعا كرده بود كه خدايا مرا بر ثمامه چيره گردان. پس پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به او فرمود: من تو را به گزينش يكى از اين سه مخيّر مى‌سازم: اينكه تو را بكشم. ثمامه گفت: در اين صورت مرد بزرگى را كشته‌اى.

نام کتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني نویسنده : آژير، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 348
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست