responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني نویسنده : آژير، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 276

كنى. آن گاه فرمود: روزى پدرم در حجر اسماعيل نشسته بود و در كنار او مردى بود كه با او سخن مى‌گفت، ناگاه وزغى را ديد كه با زبانش ولوله مى‌كند. پدرم به آن مرد فرمود: آيا مى‌دانى اين وزغ چه مى‌گويد؟ آن مرد گفت: نه، من سخن او را نمى‌فهمم. امام عليه السّلام فرمود:

مى‌گويد: بخدا سوگند اگر عثمان را به دشنام ياد كنيد من نيز تا اين مرد اين جا است على را دشنام دهم. نيز پدرم فرمود: كسى از بنى اميه نميرد مگر آنكه به صورت وزغى مسخ شود، و فرمود: هنگامى كه مرگ عبد الملك فرا رسيد به صورت وزغى مسخ شد و از نزد آنان كه پيش او بودند بگريخت. آنان كه نزد او بودند فرزندانش بودند، و چون او را از دست دادند بر آنها گران آمد و ندانستند چه كنند، و سرانجام بر آن شدند تنه درخت خرمايى را بياورند و آن را به شكل مردى درآورند. آنها همين كار را كردند و به آن مجسمه چوبى زره‌اى آهنى پوشانيدند و در كفنش پيچيدند، و هيچ كس از آن آگاهى نيافت مگر من و فرزندانش.

آرزوى ديدار امام قائم عليه السّلام در تندرستى و عافيت‌

[306] معاوية بن عمّار از امام صادق عليه السّلام روايت مى‌كند كه فرمود: هر گاه كسى از شما آرزوى ديدار حضرت قائم عليه السّلام را كند بايد آرزو كند كه اين ديدار در تندرستى و عافيت باشد، زيرا خداوند، محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به مهر و مهربانى مبعوث فرمود و حضرت قائم عليه السّلام را براى انتقام گرفتن برخواهد انگيخت.

شباهت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام به موسى بن عمران عليه السّلام‌

[307] عبد الملك بن بشير از امام هفتم عليه السّلام روايت مى‌كند كه فرمود: امام حسن عليه السّلام مانندترين مردم بود به موسى بن عمران عليه السّلام از سر تا ناف، و امام حسين عليه السّلام شبيه‌ترين مردم بود به موسى بن عمران عليه السّلام از ناف تا نوك پا.

نام کتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني نویسنده : آژير، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 276
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست