اطلاع بر حقايق عالم روزشمارى ميكنيم پس چرا بمحض اينكه يك عمر طولانى به نظرمان بعيد آمد- با اينكه احتمال ميدهيم سرانگشت علم بزودى راز اين معما بگشايد- منكر شويم؟!

اگر ديگران بگويند ممكن است داروى ضد مرگ كشف شود باور كنيم.

اما اگر خدا وعده دهد يك مصلح جهانى را كه براى روز بيچارگى ذخيره كرده بفرستد با شك و شبهه تلقى كنيم پس چرا بانتظار رسيدن وعده‌هاى خدا و فهميدن رموز دين ننشينيم و بجاى اقرار به كوتاهى فكر و نارسائى عقل خويش- كه با اندك تأملى روشن ميشود لب بانكار گشائيم يا دست بتأويل زنيم و توقع داشته باشيم همه چيز به فكرمان درست بيايد و هر حقيقت را بى‌مقدمه بفهميم؟ مخصوصا نسبت به امورى كه راجع بعالم ديگر، و يا ربط بين اين عالم و آن عالم است كه به كلى از حيطه دانش بشر بيرون است، و راهى جز وحى آسمانى ندارد، مگر بشر بحقيقت هر چيز پى‌برده و تنها همين مطالب زير پرده مانده؟! مگر استبعاد هم در عالم عقل و منطق دليلي است كه بتواند در برابر كوچكترين دليل تا چه رسد بوحى آسمانى مقاومت كند؟! گويا با همه اين بانگ و فريادها هنوز دوران استدلالهاى «أبى بن خلف» سپرى نشده؟ او مى‌خواست با يك استخوان پوسيده منكر قرآن شود، امروز با اين همه ترقيات علمى ميخواهند با مطالبى از آن استخوان پوسيده‌تر حقايق ثابت دين را انكار كنند، پيدا است سرچشمه هر دو سستى ايمان و عدم تسليم در برابر حق است، و منشأ آن‌هم گم كردن خويش يا نشناختن خدا است؛ «فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»؟

در اين ترجمه مطالب واضح و رسا بيان شده، تفسير و توضيحها و تذكرات لازم مترجم در پرانتز اضافه گشته؛ عبارات مبهم و مجمل كلمات مشكل، با مراجعه مدارك ترجمه شده است.

احمد جنتى فروردين ماه 1341