نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : کمرهاي، شيخ محمد باقر جلد : 1 صفحه : 157
باب تقليد
1- ابو بصير گويد: به
امام ششم عرض كردم كه (در آيه 27 سوره 9): «احبار و راهبان (ملايان و زاهدان) خود
را پروردگار خود گرفتند» فرمود: به خدا آن ملاها و زاهدها آنها را دعوت نكردند كه
بيائيد ما را بپرستيد اگر هم دعوت مىكردند از آنها نمىپذيرفتند ولى براى آنها
فتوى مىدادند و بسا حرامى را حلال مىكردند و بسا حلالى را حرام و آنها به اين
حساب ندانسته عبادت آنان مى كردند.
2- محمد بن عبيده گويد:
امام أبو الحسن (ع) به من فرمود:
اى محمد، شما جدىتر
تقليد مىكنيد يا مرجئه (گاهى لفظ مرجئه در برابر شيعه آيد به اعتبار اينكه على
(ع) را از مقام خود به تاخير انداختند و گويا در اينجا مقصود همين است و گاهى
پيروان مذهب مخصوص را گويند در برابر وعيديه به حساب اينكه رتبه عمل را مؤخر از
نيت دانند يا اينكه اميد به مردم بخشند و گويند با ايمان گناهى موجب عذاب نشود
چنانچه با كفر عمل خيرى سود ندارد- آت) گويد: عرض كردم: ما تقليد كنيم و آنها هم
تقليد كنند، فرمود: از اصل تقليد كه نپرسيدم؟ ولى من جوابى جز آن اولى نداشتم. ابو
الحسن (ع) فرمود: مرجئه مردى را كه طاعتش واجب نيست به امامت خود نصب كردند و از
او تقليد و پيروى كردند و شما مردى را به امامت خود برگزيديد و طاعت او را واجب
دانستيد و از او پيروى نمىكنيد، پس آنها در تقليد از شما جدىترند
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : کمرهاي، شيخ محمد باقر جلد : 1 صفحه : 157