responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 419

مى‌فرستى، ولى در باره عثمان خوددارى مى‌كنى و او را ياد نمى‌نمايى و بر او رحمت نمى‌فرستى و او را لعنت هم نمى‌كنى.

در باره تو به من خبر رسيده است كه وقتى با اهل سرّ خبيثت و شيعيانت و خواصّ گمراه و تغيير دهنده و كاذب خود در خلوت جمع مى‌شويد نزد آنان از ابو بكر و عمر و عثمان برائت مى‌جويى و آنان را لعنت مى‌كنى! ادّعا كرده‌اى كه تو خليفه پيامبر در امّتش و وصىّ او در ميان ايشان هستى و خداوند اطاعت تو را بر مؤمنين واجب كرده و در كتابش و سنّت پيامبرش به ولايت تو امر كرده است، و به محمّد دستور داده كه اين مطلب را در امتش بپا دارد و بر او آيه نازل كرده است كه: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ، بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ‌[1]، «اى پيامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده برسان، و اگر چنين نكنى رسالت او را ابلاغ نكرده‌اى، و خداوند ترا از شرّ مردم حفظ مى‌كند». او هم امّتش را در غدير خم جمع كرد[2] و آنچه در باره تو از جانب خداوند مأمور شده بود ابلاغ نمود و دستور داد حاضر به غائب برساند، و به مردم خبر داد كه تو بر مردم صاحب اختيارتر از خودشان هستى، و تو نسبت به پيامبر همچون هارون نسبت به موسى هستى.

مظلوميّت امير المؤمنين عليه السّلام‌

در باره تو به من خبر رسيده است كه براى مردم خطبه‌اى نمى‌خوانى مگر آنكه قبل از پائين آمدن از منبر مى‌گوئى: «بخدا قسم من سزاوارترين مردم براى آنان هستم، و از روزى كه پيامبر از دنيا رفته همچنان مظلوم بوده‌ام».

جريان غصب خلافت از لسان معاويه‌

اگر اين خبرى كه در باره تو به من رسيده درست باشد ظلم ابو بكر و عمر نسبت به‌


[1] سوره مائده: آيه 67.

[2]« الف»: قريش و انصار و بنى اميّه را در غدير خم جمع كرد.

نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 419
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست