نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 357
اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در ميدانهاى جنگ
بخدا قسم ما را همراه
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مىديدى كه پدران و پسران و دائىها[1] و عموها و
فاميلهاى خود را مىكشتيم، و اين مطلب ايمان و تسليم و جديت ما را در اطاعت خدا و
قدرت بيشتر براى مبارزه با همتاهاى خود افزون مىكرد.
مردى از ما و مردى از
دشمنمان مانند دو فحل (نر) با يك ديگر در مىآويختند و هر يك در فكر رهائى خود بود
و اينكه كدام به رفيقش كاسه مرگ را بچشاند. گاهى از طرف دشمن به نفع ما مىشد و
گاهى از طرف ما به نفع دشمن مىگشت. وقتى خداوند ما را صادق و صابر ديد آيه قرآن
در ذكر خير ما و رضايت از ما فرستاد و پيروزى را بر ما نازل كرد.
من نمىگويم: هر كس با
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود چنين بود، ولى قسمت اعظم و اكثريّت و عموم آنها
چنين بودند. در عين حال همراه ما گروهى بودند كه از فساد در كارها دريغى نداشتند.
خداوند عز و جل مىفرمايد: قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ
ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ[2]، «عداوت از
دهان آنان ظاهر شده است، و آنچه سينههاشان پنهان كرده بيشتر است».
اظهار شجاعتهاى عمر در
ايام صلح
از جمله اينان بعضى از
كسانى است كه تو و اصحابت- اى اشعث بن قيس- او را فضيلت مىدهيد[3]. او فرار مىكرد[4]، نه تيرى مىانداخت و نه شمشيرى و نه
نيزهاى مىزد.
وقتى نوبت مرگ و درگيرى
مىشد به گوشهاى پناه مىبرد و پنهان مىشد و عذر مىآورد و مانند گوسفند يك چشم[5] خود را
پنهان مىكرد و در مقابل دست هيچ لمسكنندهاى از خود دفاع نمىكرد.