نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 248
پرسيدم: براى چه؟ گفت: نام شرك و كفر و بتپرستى و شراب خوارى
بر او جارى نشده است. و على از آنان افضل است بخاطر سبقت در اسلام و علم به كتاب
خدا و سنت پيامبرش، و اينكه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به فاطمه عليها السّلام
فرمود: «ترا به ازدواج افضل امتم در آوردم»، كه اگر در امّت افضل از او بود استثنا
مىكرد. و اينكه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بين اصحابش برادرى ايجاد كرد و بين
على و خودش برادرى قرار داد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هم خودش و هم برادرى كه
براى خود قرار داد از همه افضل است. و او را در روز غدير خم نصب كرد و براى او
صاحب اختيارى بر مردم را واجب كرد همان طور كه براى خود واجب كرده بود، و فرمود:
«هر كس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست». و به او گفت: «تو نسبت به من
بمنزله هارون نسبت به موسى هستى» و اين سخن را به هيچ يك از اهل بيتش و احدى از امتش
جز او نفرموده است. او سوابق بسيار و مناقبى دارد كه احدى از مردم مثل آنها را
ندارد.
ابان مىگويد: به حسن
بصرى گفتم: افضل اين امّت بعد از على عليه السّلام كيست؟ گفت:
همسر او و دو پسرش.
گفتم: بعد چه كسى؟ گفت:
سپس جعفر و حمزه. افضل مردم اصحاب كساء هستند كه آيه تطهير در باره ايشان نازل شده
است. در آن (كساء) پيامبر صلى اللَّه عليه و آله خود و على و فاطمه و حسن و حسين
را كنار يك ديگر جمع كرد و فرمود: «اينان مورد اطمينان من و عترت من از اهل بيتم
هستند»، خداوند هم بدىها را از ايشان برد و آنان را پاك گردانيد. امّ سلمه گفت:
مرا نيز همراه خود و آنان داخل كساء نما. فرمود: اى ام سلمه، تو بانوى نيكوئى و
عاقبتت هم خير خواهد بود، ولى اين آيه فقط در باره من و اينان نازل شده است.
حسن بصرى و توجيه
نفاقش
ابان مىگويد: گفتم:
اللَّه! اى ابو سعيد[1]، آنچه كه در
باره على عليه السّلام روايت مىكنى، در مقابل آنچه از تو شنيدهام كه در باره او
مىگوئى؟! گفت: اى برادرم[2]، بدين وسيله
خون خود را از اين جبّاران ظالم- كه خدا لعنتشان
[1]« اللَّه» در اينجا بصورت كلمه تعجب بكار رفته
است.