نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 222
در حالى كه اسلحههايشان را به همراه دارند بيايند و با او
بيعت كنند كه تا سر حد مرگ استوار بمانند.
وقتى صبح شد جز چهار نفر
كسى از آنان نزد او نيامد[1]. (سليم
مىگويد:) به سلمان گفتم: چهار نفر چه كسانى بودند؟ گفت: من و ابو ذر و مقداد و
زبير بن عوام.
امير المؤمنين عليه
السّلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: «صبح نزد تو
مىآئيم». ولى هيچ يك از آنان غير از ما نزد او نيامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت
ولى غير از ما كسى نيامد.
جمع قرآن و دعوت به
آن
وقتى حضرت عهدشكنى و
بىوفايى آنان را ديد خانهنشينى اختيار كرد و به قرآن رو آورد و مشغول تنظيم و
جمع آن شد، و از خانهاش خارج نشد تا آنكه آن را جمع آورى نمود در حالى كه قبلا در
اوراق و تكه چوبها و پوستها و كاغذها (نوشته شده) بود[2].
وقتى حضرت همه قرآن را
جمع مىنمود و آن را با دست مبارك خويش طبق تنزيل[3] و تأويلش و ناسخ و منسوخش[4] مىنوشت،
ابو بكر به سراغ او فرستاد كه بيرون بيا و بيعت كن.
على عليه السّلام جواب
فرستاد: «من مشغول هستم و با خود قسم ياد كردهام كه عبا بر دوش نيندازم جز براى
نماز، تا آنكه قرآن را تنظيم و جمع نمايم». آنان هم چند روز در باره او سكوت
اختيار كردند.
[1] از روايت كتاب احتجاج چنين بر مىآيد كه در
خانههايشان با حضرت تا حد شهادت بيعت كردند ولى فردا صبح حاضر نشدند.
[2] منظور آن است كه هر آيه يا سورهاى نازل مىشد
فورا روى چوب يا پوست يا كاغذى نوشته مىشد تا از بين نرود، و لذا بعضى آيات روى
پوست و بعضى روى چوب و بعضى روى كاغذ بود.
[4] در« د» اضافه شده: و محكم و متشابهش، و
وعدههاى خوب و ترسانندهاش، و ظاهر و باطنش ...
و شايد بتوان از اين فقرات استفاده
كرد كه اين قرآنى كه حضرت جمع آورى نمودند، گذشته از متن اصلى قرآن شامل تفسير و
تأويل آيات قرآن و نيز تشخيص محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ و ساير دقائق علوم قرآن
بوده است.
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 222