مغازهاى چنين لباسهايى را براى دختران در
اين سن به فروش برساند يا حراج كند! امّا دخترم مىگفت ما احمق هستيم. وقتى من و پدرش
عصبانيتمان را كنترل مىكرديم، او شروع به فرياد زدن مىكرد و مىگفت: شما زندگى
مرا خراب كرديد، من از شماها متنفّرم. تصوّر كنيد ما چه كار مىتوانستيم بكنيم؟
* هميشه كاتلين در مورد اينكه چگونه سايزش را كم كند، صحبت مىكند.
او بسيار زيباست، همه به زيبايى او اعتراف مىكنند. امّا او هميشه در مورد اينكه
چگونه لاغر شود و چه مقدار ديگر بايد وزن كم كند، صحبت مىكند. من نگرانم؛ زيرا او
در معرض خطر اختلال در خوردن مىباشد.
موارد بالا مشكلات جدّىاى هستند كه به اندازه مسائل پسران- كه در
اين كتاب به آنها پرداختهام- مشكل و چشمگير مىباشند، امّا مشكلاتى كه دختران با
آنها رو به رو هستند، با مشكلات پسران متفاوت است. مشكلات دختران، كم اهميتتر از
پسران نيست، ولى دقيقاً متفاوت است.
اين كتاب در مورد پسران است و پنج عاملى كه باعث بىتفاوتى رو به
افزايش و عدم انگيزه آنها شده است.
در فصل بعد خواهيم ديد كه اين دنيا نيز مشكلات خاص خودش را دارد.
* نكته: تمامى داستانها در اين كتاب حقيقى مىباشند. در برخى موارد
به دليل حفظ حريم شخصى افراد، اسامى و جزييات شخص تغيير يافته است.