در پاسخ گفتم: «من اين را اعتراف مىكنم.
امّا تحقيق به يك واقعيت متفاوت اشاره مىكند. در بيشتر مدارس مختلط، تحرّك روى
اين است كه چه كسى زيبا و جذّاب است و چه كسى او را دوست دارد. در مدرسه تك
جنسيتى، تمركز روى آموزش آسانتر است. در يك مدرسه تك جنسيتى، زيبا و جذّاب بودن
هم براى دختران و هم براى پسران مهم نيست. در واقع؛ فرم و قالب تك جنسيتى، آمادهسازى
بهترى براى دنياى واقعى نسبت به قالب مختلط ايجاد مىكند.»
پدر و مادر ديگرى گفتند: «ما با آنچه شما راجع به بازىهاى ويديويى
گفتيد، متقاعد شديم. امّا در مورد دوستان پسرمان چه؟ او به خانه آنها مىرود و به
بازىهايى كه شما راجع به آنها هشدار داديد مشغول مىشود.» من دوباره تأكيد كردم
كه «شما نمىتوانيد به تنهايى اين كارها را انجام دهيد. والدين دوستان پسرتان را
جمع كنيد، بپرسيد كه با پسرانشان چه بازىهاى ويديويى را انجام مىدهند. با مدرسه
پسرتان همكارى كنيد و اجتماعى از والدين را تشكيل دهيد و نگرانىتان را در مورد
بازىهاى ويديويى به آنها انتقال دهيد. از والدينى كه خود معلّم هستند، بخواهيد كه
اجتماعى براى تعليم دادن به والدين ديگر در مورد خطرهاى بازىهاى ويديويى و
رايانهاى تشكيل دهند و اينگونه آگاه سازى كنيد.»
من تاكنون حدود 50 سخنرانى عمومى را در عرض يك سال انجام