داد كه براى انجام وظيفهاى كه به عهده آنها
قرار مىگيرد آماده شوند؛ ولى انجام پارهاى از آنها كارى بدين پايه ساده و آسان
نيست. مثلاا به عهده گرفتن مواد يك و دو و قسمتى از مواد سه و چهار و پنچ متوقف بر
كسب معلومات بسيار وسيع و دامنه دارى از علوم اسلامى است. مخصوصا براى مواد يك و
دو بايد متخصصان ورزيده و متبحر تربيت شوند، زيرا اظهار نظر در مسائل اسلامى چه در
فقه و چه در رشتههاى ديگر، كار فنى، پيچيده و دشوارى است. آنچه امروز در ميان
مردم، مخصوصا تحصيلكردگان رشتههاى مختلف علوم ديگر رايج شده، اين است كه با
مختصر اطلاع از قرآن و حديث و تاريخ اسلام به خود حق مىدهند در مسائل فقهى و علمى
فتوى دهند، در مسائل اعتقادى و تاريخى اظهارنظر كنند و گاهى نظرات دانشمندان بزرگ
اسلامى گذشته يا معاصر را تخطئه نمايند كه اين انحرافى سخت ناپسندد و زيانآور است
و بايد براى جلوگيرى از آن اقدام مؤثرى به عمل آيد. اين انحراف تا حدودى عكس العمل
يك انحراف ديگر است كه برخى از متدينين و حتى برخى از گويندگان و نويسندگان دنى
هرچه را در هر كتاب به نام حديث و روايت بيابند به عنوان حقايق اسلام، نقل و بر آن
تكيه مىنمايند و هرچه مخالف آن بيابند بىتأمل تخطئه مىكنند بىآنكه درست تحقيق
كنند يا اصولا صلاحيت تحقيق داشته باشند؛ اينگونه انحرافات به هر شكل و از هركس و
در هر لباس و عنوان، باشد زيانبخش است.
همانگونه كه يك پزشك به طبابتهاى سطحى افراد پرادعا كه