به مناسبت اينكه در بحثها مكررا به مسأله رهبرى برخورد كرده بوديم،
دوستان در هفته پيش اظهار داشتند كه خوب است مسأله رهبرى را تا حدودى روشنتر كنيم
و توضيح دهيم كه مقصود از اين رهبرى چيست.
پيشنهاد صحيح و بجا و به موردى بود. ازاينرو امشب ناچاريم دنباله
بحثهاى گذشته، يعنى بحثهاى تفسيريمان را، به خاطر ضرورت اين بحث قطع كنيم.
توجه بفرماييد كه ما منهاى آنچه از نصوص اسلام به دست مىآيد، يك
سلسله معلومات درباره مسأله رهبرى داريم. اجازه بدهيد در ابتدا آنها را تبيين و
تنظيم بكنيم و بعد ببينيم آيا در نصوص و تعاليم اسلامى در اين زمينه چيز اضافهاى
داريم يا نه. براى اينكه اين مطلب براى رفقا روشن شود لازم است در آغاز نكتهاى را
شرح دهم. وقتى كه يك دين و مسلك