هر كسى خواهد گفت كه «بگذاريد من بروم پيش
امام، شرح مطالب را بدهم، آن وقت ببينيم امام چى مىگويد»، اينكه حرف نشد! امام
است و رهبر انقلاب! و آن دست نيرومندى كه اين چرخ را از اول- بدون اينكه ما به
ايشان مشورتى بدهيم؛ نظرى بدهيم- گردانده؛ ما هم به مرور آمديم و در جريان امور
قرار گرفتيم؛ پشت سر ايشان راه افتاديم. هنر ما اين است كه پشت سر امام راه
افتاديم! هيچ هنرى در خط دادن به امام و جهت دادن به امام، كسى نداشته. بنابراين
هر چه امام مىگويد- اين را دقيق توجه بكنيد- ... امام را اصل بدانيد؛ آنى كه
بايستى اتّباع بشود، نظرات حكيمانه امام است. امام واقعاً يك حكيم است و بايد
تسليم خطوط كلىاى بود كه ايشان ترسيم مىكنند.[1]
4. دفاع از نظام، اصل ولايت فقيه و شخص ولىّ فقيه
اكنون مدنيت بشرى شاهد آن است كه كشورى با نظام ولايت فقيه- يعنى
حاكميت دين و تقوا- اداره مىشود. اين، براى بشريت كه انواع نظامهاى بشرى را
آزموده و در هيچيك درمان دردهاى اساسى خود را نيافته، آزمايشى مهم و تعيينكننده
است. همهى ما بايد به ياد داشته باشيم كه اگر اين نظام مقدس بتواند جسم و جان
انسانهاى تحت قدرت خود را به آرامش و آسايش برساند، فقر و جهل و بىايمانى و تبعيض
و بىعدالتى را ريشهكن كند و در صحنهى جهانى، با اين دردهاى مزمن بشر به مبارزه
برخيزد، بزرگترين خدمت را به تاريخ انسانيت عرضه كرده و راهى تازه به روى آنان
گشودهاست. اين كار، مستلزم آن است كه از رهبر تا مسؤولان طراز اول و تا آحاد
مسؤولان، هريك بر حسب مراتب مسؤوليت خود، لحظهيى از مجاهدت باز نايستند و هيچ
تهديدى را مانع راه خود ندانند و به هيچ وسوسهيى تسليم نشوند. اين حقيقت نيز
اهميت كار خبرگان منتخب ملت را بيشتر هويدا مىسازد و بار امانتى را كه بر دوش
گرفتهاند، سنگينتر مىكند.[2]
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با نمايندگان
جهادهاى دانشگاهها به همراه اعضاى دفتر مركزى 23/ 10/ 1362
[2] - پيام رهبر معظم انقلاب به دومين دورهى مجلس
خبرگان رهبرى 1/ 12/ 1369