است؛ انتقاد از اصلِ نظام و پايههاى نظام
يك حرف ديگر است. اين دومى است كه امروز دنيا به او همت گماشته؛ اين دومى است كه
امروز عقبهى عظيم تبليغاتى راديوهاى بيگانه و طراحانشان به آن همت گماشتهاند.
شما راديوهاى بيگانه را، تلويزيونهاى گوناگون را حالا اخيراً شبكههاى رايانهيى و
اينترنت و غيره، اينها را خب مىدانيد كه چقدر وسيع است، اما از همهى اينها
مهمتر، آن مغزهايى است كه پشت سر اينهاست. هر كسى كه چهار صفحه روزنامه منتشر كرده
باشد مىداند من چه مىگويم. اينى كه يك برنامهى تبليغاتى- چه در رايانه به صورت
شبكهى اينترنت، چه در تلويزيون، چه در راديو، چه در فلان مطبوعه- در دنيا منتشر
بشود و پخش بشود، اين صورت كار است؛ پشت سر آن يك مغز، يك فكر منسجم، يك تصميم، يك
عزم وجود دارد؛ از او بايستى بيمناك بود؛ حساب او را بايد كرد.[1]
2. لوازم نقد منصفانه
... من كه با شما حرف مىزنم، تقريبا بيست سال در كار اجرايى
بودهام، و اگرچه الان وظيفهى قانونى رهبرى من اجرايى نيست، اما بعضى از كارهاى
اجرايى- مثل كارهاى مربوط به نيروهاى مسلح و چيزهاى ديگر- به خودى خود متوجه به من
است؛ لذا تجربهى اجرايى من مستمر است. هشت سال هم رئيس جمهور بودم؛ قبل از آن هم
در شوراى انقلاب كارهاى دولت و همهچيز را انجام مىدادم. بنابراين، من مىدانم كه
وقتى انسان مىخواهد به يك مسؤول ايراد بگيرد كه آقا چرا در حوزهى كارتان خطا
اتفاق افتاد، بايستى تمام موانعى را كه در اجراى صحيح كار بر سر راه يك انسان
معمولى وجود دارد، در نظر بگيرد و ببيند كه آيا با محاسبهى اينها او كوتاهى كرده
يا نه؛ اگر كوتاهى كرده، نبايستى از او صرفنظر كرد و گذشت؛ اين اعتقاد من است. در
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار
نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 7/ 3/ 1380