اينها همه وسيله است كه انسان برسد به يك
مرتبه ديگرى كه براى آن انبيا آمدهاند.[1]
2- 3- 1. تحقق عدالت
پيامبر اكرم نظامى را به وجود آورد كه خطوط اصلى آن چند چيز بود.
... خط اصلى دوم، عدالت مطلق و بى اغماض بود، عدالت در قضاوت، عدالت
در برخورداريهاى عمومى و نه خصوصى- چيزهايى كه متعلق به همه مردم است و بايد بين
آنها باعدالت تقسيم بشود- عدالت در اجراى حدود الهى، عدالت در مناصب و مسئوليت دهى
و مسئوليت پذيرى. البته عدالت، غير از مساوات است، اشتباه نشود. گاهى مساوات، ظلم
است. عدالت، يعنى هر چيزى را به جاى خود گذاشتن و به هر كسى حق او را دادن. او عدل
مطلق و بى اغماض بود. در زمان پيامبر، هيچ كس در جامعه اسلامى از چارچوب عدالت خارج
نبود.[2] عدالت
اجتماعى، ... يك امر اجتماعى محض و مربوط به حكومت، سياست و شيوهى فرمانروايى در
جامعه است.[3] حاكم
اسلامى در قبال مسائل مهم جامعه، در مقابل فقر مردم، در مقابل تبعيض و شكافهاى
اجتماعى، در مقابل اخلاق و معنويت مردم، در قبال حفظ استقلال كشور و حفظ آزادى
مردم- در آن حدودى كه اسلام مقرر كردهاست- مسؤول است. اينها مسؤوليتهاست و چون
اسلام اين را خواسته و اين به مردم تعليم داده شدهاست و مردم ما به اسلام اعتقاد
دارند، لذا توقعشان از مسؤولان امر در كشور در هر ردهاى اين است كه به اين
مسؤوليتها عمل كنند و آنچه را كه به عنوان وظيفه بر عهدهى آنهاست، انجام دهند.
كارآمدى