ولايت، يعنى حكومت الهى كه هيچ اثرى از خودپرستى، سلطنت و اقتدار
خودخواهانه در آن وجود ندارد. اگر وجود پيدا كرد، ولايت نيست. فرق بين حكومت و
ضمانتهاى الهى با غير الهى، اين است كه در ضمانتهاى الهى، ضمانت درونى است. اگر
كسى كه متصدّى مقامى است، شرايط آن را نداشت، بهخودى خود اين پيوند از او خلع
مىشود. اين امرِ خيلى مهمّى است. بناى ولايت الهى، بر هضم شدن در امر و نهى
پروردگار است؛ درست نقطهى مقابل سلاطين مادّى و حكومتهاى بشرى.
... معناى ولايت در اصطلاح و استعمال اسلامى، اين است؛ يعنى حكومتى
كه در آن، اقتدارِ حاكميت هست، ولى خودخواهىِ سلطنت نيست، جزم و عزم قاطع هست- كه «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه»[1]- اما استبداد به رأى نيست. ... ولايت، يعنى حكومتى كه در آن در عين
وجود اقتدار، در عين وجود عزّت يك حاكم و جزم و عزم و تصميم قاطع يك حاكم، هيچ
نشانهاى از استبداد و خودخواهى و خودرأيى و زيادهطلبى و براىِخودطلبى و اينها
نيست.[2] از ولايت
فقيه آنطورى كه اسلام قرار داده است به آن شرايطى كه اسلام قرار داده است، هيچ كس
ضرر نمى بيند يعنى آن اوصافى كه در ولى است در فقيه است كه به آن و اوصاف خدا او
را ولى امر قرار داده است و اسلام او را ولى امر قرار داده است با آن اوصاف نمى
شود كه يك پايش را كنار يك قدر غلط بگذارد، اگر يك كلمه دروغ بگويد، يك كلمه، يك
قدم برخلاف بگذارد آن ولايت را ديگر ندارد، استبداد را ما مى خواهيم جلويش را
بگيريم، با همين ماده اى كه در قانون اساسى است كه ولايت فقيه را درست
[1] - و چون قصد كارى كنى بر خداى توكل كن.( آلعمران:
159)
[2] - بيانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت عيد سعيد غدير
16/ 1/ 1378