تحليلهاى سياسى- تبيين سياسى- هم در حوزهى
كار شما قرار مىگيرد.
اشتباه كسانى كه در گذشته مسائل سياسى را از تبليغ كنار مىگذاشتند،
در اين بود كه عبوديت را به منطقهى فردى منحصر مىكردند. آنها اينجا را غلط
مىفهميدند و غلط عمل مىكردند. بله؛ هدف، كشاندن مردم به عبوديت است؛ منتها
عبوديت منطقهى وسيعى در زندگى انسان دارد و آن منطقه به عمل شخصى منحصر نيست.
وقتى كه عمل جامعه، عمل يك مجموعهى عظيم انسانى و مردم يك كشور، عمل اقتصادى، عمل
سياسى و موضعگيريهاى سياسى مشمول بحث عبوديت شد، آن وقت دعوت شما هم مىتواند شامل
اين مسائل باشد و بايد هم باشد ...
بايد درس اخلاق بگوييد، درس اخلاق سياسى هم بگوييد، درس اخلاق و
معنويت هم بگوييد، تحليل سياسى هم بدهيد، دشمن درونى را هم- كه نفس اماره يا شيطان
رجيم است- معرفى كنيد، دشمن اجتماعى را هم- كه شيطان بزرگ يا شيطانهاى گوناگونند-
معرفى كنيد، ايادى و اذناب شيطان را هم معرفى كنيد. وقتى معناى عبوديت الهى اين شد
كه انسان از «انداد الله» اجتناب كند و تبرى جويد، بايد از همهى اشكال آن تبرى
جويد. «انداد الله»، يك وقت نفس پليد انسانى است كه درون اوست؛ «نَفْسُكَ الَّتِى بَيْنَ جَنْبَيْك».[1] يك وقت شيطان است كه در دعاى
صحيفهى سجاديه مىگوييد كه «او را در وجود من مستقر كردى و به چيزى كه مرا از آن
متمكن نكردى، تمكن بخشيدى.» يك وقت هم شيطانهاى قدرتمند عرصهى سياسىاند كه براى
اغوا و راهزنى و تسلط و ضربه زدن و به جهنم كشاندن ملتها و شعوب بشرى منتظر
نشستهاند. «انداد الله» اينهايند. دعوت به عبوديت، نفى اينها را مىطلبد؛ چارهاى
نداريد.[2]