نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 89
4. نظريّه طبيعى ارسطو
به عقيده ارسطو، پايه دولت، در طبيعت بشر است. وى معتقد بود كه دولت
ساخته و پرداخته طبيعت است و انسان طبيعتا موجودى اجتماعى است و اجتماعات انسانى
براى رفع نيازهاى خود و دستيابى به مقصود، به دولت نيازمند است. از منظر ارسطو،
بدون دولت دستيابى به سعادت كه هدف از تشكيل دولت است ميسور نيست.[1]
5. نظريّه قرارداد اجتماعى
براساس اين نظريّه، دولت محصول كوشش سنجيده انسان است و اقتدار خود
را از رضايت مردمى مىگيرد.[2] در قبال
اين امر، دولت موظف به ايجاد نظم و امنيت در جامعه است.
پيش از اين، سوفسطاييان عقيده داشتند كه سازمانهاى سياسى، در نتيجه
بند و بستها و قرادادهاى اجتماعى به وجود آمدهاند و دست طبيعت در ايجادشان
دخالتى نداشته است. در آن روزگار، مشاركت مردمى گسترده بود و تربيت سياسى در نزد
آنان موضوعات گوناگونى چون اقتصاد، پرورش كودك، مردم شناسى و فنّ جنگ را
دربرمىگرفت. هدف سياست در نزد سوفسطاييان، پرورش افرادى بود كه با گفتار و كردار
خود، در كارهاى مملكتى نفوذ شگرفى داشته باشند.
پس از رسانس، هابز[3] در نزاع
بين پادشاه و كليسا، طرفدار حكومت مطلق
[2] - عبد الرّحمان، عالم، بنيادهاى علم سياست، ص 163
به بعد( با تلخيص).
[3] -« ... تنها راه تأسيس چنين قدرت عمومى كه بتواند
آدميان را از هجوم بيگانگان و از آسيبهاىيكديگر محفوظ بدارد و از ايشان چنان
حراست كند كه بتوانند از طريق كوشش خود وبه واسطه ثمرات ارض خودشان تغذيه نمايند و
...، اين است كه تمام قدرت و توان خود را به- يك تن و يا به مجمعى از كسان واگذار
كنند تا آن كه از طريق شيوه اكثريت آرا ارادههاىمختلف آنها را به يك اراده
تبديل كند ... و به شيوهاى انتخاب مىگردد كه گويى در عقد آنهر كسى به ديگرى
چنين مىگويد: من حقّ خود را به حكومت بر خويشتن را به اين شخصو يا به اين مجمع
از اشخاص وامىگذارم و همه اعمال او را بر حقّ و جايز مىدانم، به اين شرطكه تو
نيز حقّ خود را به او واگذار كنى و به همان نحو تمام اعمال وى را بر حقّ و جايز
بدانى، توماس هابز، لوياتان، ترجمه حسين بشيريه، ص 192.
نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 89