استفاده كرده بودند.» اما مقامات رسمى سلامت
عمومى، هنوز در خواب عميق و آرام خواهند بود. من مىگويم «سكس بىخطر با كاندوم!»
يك امر شانسى است.
فمينيسم و كاهش جمعيت
اولين چيزى كه بايد مورد توجه قرار گيرد، زبان متقاعد كننده و بىروح
سياستگذاران اصلى سوئدى است. از زمانى كه راديكالهاى سوئدى (منظور سوسياليستهاى
راديكال طرفدار برابرىگرايى مىباشد) در سالهاى پيش از جنگ جهانى دوم، متوجه
شدند كه جمعيت كشورشان به دليل «مدرن شدن» (استفاده از روشهاى ضد باردارى،
سكولاريزم، مادىگرايى، عشق آزاد و ...) رشد نكرده است، دچار ترس ناشى از اينكه
روزى كاملًا از بين بروند؛ شدند. دانشمند فمينيست، خانم آلوا ميردل[1] معتقد بود به دليل اينكه مدل
خانواده سنتى يعنى پدرى كه پول در بياورد و مادرى كه فقط خانهدار باشد، نتوانسته
است به تعداد كافى بچه بوجود آورد، سوئد نيازمند مدل جديدى از خانواده مىباشد. در
سالهاى دهه 1960 و 1970 ميلادى، خانواده دو درآمدى خانم ميردل كاملًا مُد شد.
آنچه در مورد راهحل خانم ميردل بسيار منحصر به فرد و زيركانه به نظر