يكى از شاخصهاى توسعه با تعريف آمريكايى و اروپايى آن، ميزان رواج
آزادى فردى در جامعه است. از جمله موارد اين آزادىها، آزادى در روابط با جنس
مخالف مىباشد. در موضوع آزادى و تقديس آن در غرب فراوان نگاشتهاند و سياستها و
راهبردهاى بسيارى نيز در راستاى تحقق اين امر تدوين شده و به سراسر جهان ديكته شده
است. عقل تابع لذات نيز در توجيه تعبّد گريزى و آزادى در رفتارهاى فردى، فراوان به
كار گرفته شده و محصول آن ميليونها كتاب به زبان اصلى و با دهها ترجمه است كه در
غرب و شرق اين كره خاكى به وفور يافت مىشود.
حاصل اين آزادىهاى افسار گسيخته و اين قهر با شرايع آسمانى كه بشر
را به تنظيم رفتارهاى فردى در راستاى تعالى و كمال انسانى دعوت مىنمود، چيست؟
آسيبهاى جدى كه فقط نمونه اندكى از آن در اين نظرسنجى مشاهده مىشود. هر چند در
مواجهه با اين مشكلات نيز هنوز تحليلگران مادى آن ديار راه مناسبى جهت برون رفت از
آن ارائه ندادهاند.